Wednesday, 9 July 2014

بیچاره تکفیری ها... که با دست خالی، به هذیان گویی افتاده اند «رد پای اتاق فکر فرقه صوفیه درحادثه کوی دانشگاه »


   بیچاره تکفیری ها... که با دست خالی، به هذیان گویی افتاده اند

ferghe-parvandeh
عجبا که برای این مهملاتی که به هم میبافند، ساندویچ و ساندیس هم دریافت میکنند و چنگ بر بخشی از بودجه بیت المال میندازند!
سایتهای تکفیری مانند فرقه نیوز وابسته به مراکز تکفیری و حق ستیز مانند موسسه به اصطلاح "حق پژوهی" سر خودشان را به هر سنگی میزنند تا راهی برای پرونده سازی بر علیه پیروان طریقت نعمت اللهی گنابادی پیدا کنند، اما دستشان خالی است.  در عین حال پررویی زیاده از حدشان  مانع از آن میشود که لب بربندند و سکوت اختیار کنند!به همین دلیل هذیان میگویند و خیالات تباه و سیاه مالیخولیایی خودشان را بردایره میریزند.
این تکفیریها که در بهترین شرایط، باید در تیمارستان ها در قسمت بیماران خطرناک به زنجیر کشیده شوند تاجامعه از فتنه آنها گزندی نبیند، متاسفانه در ایران امروز، به عنوان نیروهای اطلاعاتی برقوه قضائیه حکومت میکنند!! و با همین پرونده سازیهای مضحک و ناشیانه، آزاد زنان و آزادمردان را به بند و شکنج در سیاهچالها میکشند. در عین حال از حاشیه امن کامل هم برخوردارند و به کسی پاسخگو نیستند ... که هیچ، مشتلق هم میگیرند!!در این شماره از فرقه نیوز نمونه کاملی از بیخردی و بیمروتی و ناجوانمردی و دروغگویی این اسلام ستیزان شیطان پرست بیخرد را مشاهده میکنیم.
این جاهلان فرومایه، اهل الله را متهم کرده اند که با برقراری تماس با خبرگزاریهای خارج از کشور در مورد ماجرای تخریب حسینیه گنابادیها در قم، پایه گذار حوادث هجدهم تیر دانشگاه تهران بوده اند
.حماقت این اشخاص در آن است که درکنار سیل ادعاهای مجعول و سراپا کذب و دروغی که برای اثبات مدعای بیمحتوای خوددرکنار هم چیده اند، از یاد برده اند که:
الف)- واقعه تخریب حسینیه گنابادی ها در شهر قم در بهمن ماه سال 1384 خورشیدی رخداده،
ب)- و واقعه هجده تیر در سال 1378 یعنی شش سال قبل از آن پیش آمده بوده است!
حالا چطور میتوان در سال هشتاد و چهار در شهر قم اتاق فکری به راه انداخت و مردم را در سال هفتاد و هشت یعنی شش سال قبل به خیابانها کشاند؟!
خودتان بخوانید و برریش این بزهای اخفش و مارمولکهای هفت رنگ و آخوندک های دین فروش بخندید
فرقه نیوز: در روز ۱۵ تیر ۱۳۷۸ روزنامه سلام که یکی از ارگان‌‌های غیر رسمی نهضت آزادی بود به انتشار سند محرمانه‌ای منتسب به وزارت اطلاعات تعجب همگان را بر انگیخت و چند روز بعد با احتساب حکم تعلیقی سال ۱۳۷۲، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.هماهنگی روزنامه‌های پنجشنبه ۱۷ تیر در اختصاص تیتر‌ها و سرمقاله‌های خود به عواقب غیرقابل پیش بینی و کنترل توقیف روزنامه سلام، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت ۱۰ شب اعلام گردید و آن زمانی بود که اکثر روزنامه می‌بایست با انجام مراحل نهایی، صفحات روزنامه‌ها را به چاپخانه می‌فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند.حادثه ۱۸ تیر در حالی رقم خورد که نهضت آزادی با هماهنگی قبلی با رسانه‌های غربی از هفته‌ها قبل منتظر به وجود آوردن چنین صحنه‌ای بود تا بار دیگر وفاداری خود را به دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ثابت کنند.۱-نشریه آمریکایی «می‌دل ایست اکونومیک دایجست»: بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.۲- «گری سیک»، مشاور امنیت ملی در دولت‌های کار‌تر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی، در اظهاراتی اعلام کرد: «برای آن‌ها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است. در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده‌اند و شجاعت آن‌ها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»۳-عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در ۳۱ خرداد اعلام کرده بود: «تن‌ها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبی است. شما هدفی درست، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می‌کنید.»۴- «گری هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»با بررسی دقیق حادثه ۱۸ تیر به این نتیجه می‌رسیم که توقیف یک روزنامه نمی‌توانست این قدر موج‌آفرینی کند. به همین علت به راحتی می‌توان حدس زد که عناصر پشت پرده این داستان سران نهضت آزادی یا‌‌ همان اتاق فکر فرقه صوفیه ملاسلطان بیچاره بودند.یکی از دلایل این ادعا هماهنگی شبکه‌های خبری خارج کشور در آن زمان بود زیرا تجربه ثابت کرده است که همانگی این گروه با شبکه‌های خبری و ماهواره‌ای به قدری است که تصور آن غیر ممکن است. برای نمونه می‌توان به مصاحبه شبکه‌ای غربی با بزرگان این فرقه در زمان‌های گوناگون از جمله تخریب خانقاه قم و مصاحبه شیخ این فرقه (شریعت) و حادثه کوار و ده‌ها مورد دیگر که قبل از اتفاق افتادن آن شبکه های غربی به مصاحبه و تحلیل آن می پرداختند.دومین دلیل این ادعا ارتباط تنگاتنگ بزرگان این فرقه با اعضای گروه نهضت آزادی است به نحوی که می‌توان از آن‌ها به عنوان اتاق فکر این فرقه نام برد به طوری که جهت دهی تظاهرات اسفند و ده‌ها موارد دیگر از طرف این گروه هدایت می‌شود.سومین دلیل این ادعا ابزار کردن فقرای این فرقه بعد از قطبیت چهل روزه نورعلی تابنده عضو فعال و وفادار نهضت آزادی که با قطبیت ایشان ماهیت این فرقه کاملا تغییر کرد و تبدیل به پیاده نظام نهضت آزادی شد.چهارمین دلیل این ادعا شرکت فعال فقرای این فرقه در فتنه‌های مختلف و جان فشانی اعضای سایت‌های وابسته به این فرقه در تمامی فتنه‌های که بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی طراحی شده است.پنجمین و مهم‌ترین این ادعا این است که در آن زمان جلسه‌ای در حضور ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه‌ای تشکیل شد که یکی از حاضرین در این جلسه به ایشان عرض کردند پشت پرده این ماجرا نهضت آزادی و نیروهای آن می‌باشد...
ferghe-tisheh
فرقه نیوز: در قسمت پنجم «تیشه بر ریشه عرفان شاه نعمت الله ولی توسط فرقه صوفیه ملاسلطان بیچاره» به صورت مستند، اثبات کردیم که تفاوت آشکاری در الگوگیری میان عارفان حقیقی و صوفیان عارف نما وجود دارد. حال بیان خواهیم کرد زمانی که سالک از الگوی مناسب استفاده می‌کند چگونه بر آثار و اعتقادات وی اثر می‌گذارد. با بررسی اشعار و آثار شاه نعمت الله ولی، نکته‌ای که قابل تامل است و او را از صوفیان عارف نما جدا می‌کند دیدگاه وی در دعوت به قرب الی الله و اصطلاحات عرفانی بکار رفته از سوی وی می‌باشد. علاوه بر آن کم توجهی شاه نعمت الله ولی به مقام قطب وعشق مجازی و شاهدبازی موجب شده است که در اشعار او وصف معشوق انسانی کمتر صورت گیرد به نحوی که مقام قطبیت تحت تاثیر توحید حقیقی و امامت قرار گرفته است و در نقطه مقابل اشعار و آثار صوفیان عارف نما توحید و امامت تحت تاثیر مقام قطب قرار می‌گیرد و انحراف صورت گرفته از طرف صوفیان عارف نما به حدی پیش می‌رود که ولایت مخصوص خاتم انبیاء را برای خود قائل می‌شوند و ثمره ارسال پیامبران الهی و کتاب‌های مقدس آسمانی را بیعت با اقطاب صوفیان عارف نما می‌دانند.طبق اجماع محققین و پژوهشگران، یکی از رسالت‌های بزرگ شاه نعمت الله ولی برای احیای دین، جداسازی صوفیان عارف نما ازعارفان حقیقی بود. شاه نعمت الله ولی در اشعار خود خطاب به صوفیان عارف نما که مقام اقطاب خود را به بالا‌ترین درجه می‌بردند و هدف نهایی خود را تقرب به قطب فرقه میدانند، بیان می‌کند:ز من توحید می‌پرسی جوابت چیست خاموشیبه گفتن کی توان دانست بگویم گر به جان گوشیز توحید ار سخن گوئی موحد گویدت خاموشسخن اینجا نمی‌گنجد مقام توست خاموشیتو پنداری که توحید است این قولی که می‌گوئیخدا را خلق می‌گوئی مگر بی‌عقل و بیهوشیموحد او موحد او و توحید او چه می‌جوئیمن و تو کیستیم آخر به باطل حق چرا پوشیمعانی بیان تو بیان علم توحید استنه توحید است اگر گوئی که توحید است فراموشی (دیوان شاه نعمت الله ولی ش۶۸۶) تاثیر عرفان و اصطلاحات عرفانی در آثار شاه نعمت الله ولی به وضوح دیده می‌شود، به همین دلیل است که بعضی از محققان، اشعار شاه نعمت الله را به دلیل اصطلاحاتی که به کار رفته درست نقطه مقابل اشعار صوفیان عارف نما می‌دانند زیرا در آثار آن‌ها همه چیز در مقام قطب خلاصه می‌شود:محبوب دل و راحت جانی چه توان کردسلطان همه خلق جهانی چه توان کردتوپادشه مایی و ما بنده فرمانگر ز آنکه نخوانی و برانی چه توان کردما عشق تو داریم و ترا میل ما نیستماییم چنین و تو چنان چه توان کرد (دیوان شاه نعمت الله ولی ش۵۲۹)حال برای اثبات ادعای دروغین پیروی اقطاب فرقه صوفیه ملاسلطان بیچاره از شاه نعمت الله ولی به دیدگاه انحرافی این سلوک پوشالی در ارتباط با مقام قطبیت و دعوت مریدان فرقه به خویش، می‌پردازیم  تا روشن شود چگونه اقطاب این فرقه مریدان فقرا را به خود دعوت می‌کنند و بیعت با خود را به مصداق نماز می‌دانند.۱-کیوان قزوینی یکی از ادعاهای اقطاب این فرقه را اینچنین بیان می‌کند: آن‌ها باطن ولایتی را که مخصوص انبیاء است برای خود معتقدند (استوارنامه صفحه۳۹۸)۲-مقصود از ایمان، همین بیعت با مرشد است که خداوند، دیگر صاحب بیعت را عذاب نکند و اگرچه فاجر باشد و مقصود از نماز‌ها همین بیعت است (فرقه گنابادی، داود الهامی، صفحه۸۲)شاید مخاطبین فرهیخته در اینجا اشکال وارد کنند که  دو مورد ذکر شده از کتب نقد این فرقه است، باید یاد آور شویم که ادعای اقطاب این فرقه برای مقام و منزلت خود و دعوت مریدان به اقطاب، اینقدر سخیف است که توان نوشتن آن نیست، ولی برای نمونه به چند مورد آن‌ها اشاره می‌کنیم که مخاطبین فرهیخته به انحراف شدید این فرقه پی‌ببرند.۳- سلطان محمد بیچاره معروف به ملاسلطان در کتاب سعادت نامه صفحه۱۳۸ بیان می‌کند:مقصود از خلقت تو مرید این طاعت و اقتداست، بلکه می‌گوییم ارسال رسل و انزال کتب و زحمت انبیا و مشقت اولیا از برای ارادت و اقتدا به قطب است.آری طبق ادعای ملاسلطان تمام انبیا و اولیا و کتب آسمانی دست به دست هم دادند تا شخصی مثل جناب نورعلی تابنده قطب زمان شود و قادر به روان و صحیح خواندن قرآن نباشد و تفکرات نهضت آزادی را گسترش دهد و صوفیه ملاسلطانی را تبدیل به یک حزب سیاسی کند و با شعار «اقلیت مذهبی» کاسه گدایی خود را در مقابل مدافع همجنسبازان (احمد شهید) قرار دهد تا بودجه‌ای برای خود از طرف دشمنان اسلام دست و پا کند."گویند خلایق که تویی یوسف ثانی!؟!؟!؟"۴-اعتقاد به وجود امام به عنوان قطب عالم امکان با مفهوم قطب در تصوف تقریبا یکسان است (فصلنامه عرفان ایران ش۷)۵-قطب و امام هر دو مظهر یک حقیقت و دارای یک معنا و اشاره به یک شخص است (همان ص۳۳)طبق ادعای فوق نورعلی تابنده امام حی و حاضر شیعیان جهان است!۶-انحراف این گروه تا جای پیش رفته که ادعا کردند واقعه غدیر خم در بیدخت بار دیگر به وجود آمده و اقطاب این فرقه یکی از مصادیق آیات ولایت قرآن هستند: ملاسلطان گنابادی در اجازه ملا علی گنابادی می‌نویسد: پوشیده نماند که هر یک از اولیای زمان حیات خود و در زمان مرگشان جانشین می‌خواهند که رشته دعوت قطع نشود و حکم (یا ای‌ها الرسول) جاری باشد (-صالحیه جلد ۲ صفحه ۳۴۶) می‌دانیم که ایه مبارکه یا ای‌ها الرسول خطاب الهی به رسول خدا در عید غدیر خم به لحاظ ابلاغ خلافت و جانشینی حضرت علی (ع) است و لا غیر. ولی نمی‌دانیم که چگونه ملاسلطان به خود اجازه داده خود و فرزندش را با پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) مقایسه کند و بیدخت را غدیر خم فرض کند! و جالب‌تر از همه این است که رحمت علیشاه روز به خلافت رسیدن ملا علی را بزرگ‌تر از عید غدیر می‌داند و دستور می‌دهد مومنین عید بگیرند و به تحنیت و شادمانی با یکدیگر به عیش و کامرانی زندگی نمایند. (فصلنامه عرفان ایران ۱۱/۱۳۰)۷- در کتاب ولایت نامه باب پنجم آمده است که اگر کسی تمام عمر شب در نماز و روز در روزه باشد و... ولایت ولی امر خود را نداشته باشد، جمیع اعمال او به دلالت کردن و امر کردن، هیچ حق بر خدا نخواهد داشت و از اهل ایمان نخواهد بود (ولایت نامه، باب پنجم، فصل دوم صفحه ۱۷۵)۸-در کتاب صالحیه آمده است که هرکس از ولی وقت سرپیچی کند اگر هفتاد سال عبادت کند و ریاضت کشد نفع نبخشد و به جای نرسد (صالحیه چاپ دوم صفحه ۲۷۳)طبق نظر این صوفیان عارف نما ملاک اصلی قبولی عبادات و... خود آن‌ها هستند و انحرافات آن‌ها تا حدی پیش رفته است که خود را بر‌تر از اولیای خدا می‌دانند در صورتی که اگر تمام اشعار و آثار شاه نعمت الله ولی را بررسی کنیم ایشان هیچ‌گاه چنین ادعای نکرده بلکه اینچنین خود را معرفی کرده است:ما بنده مطلق خداییم فرزند یقین مصطفاییمما مظهر نور مصطفاییم ما منبع سرّ مرتضاییم (دیوان شاه نعمت الله ولی صفحه ۳۹۱)در جای دیگر می‌فرماید:من خلاف خدا کنم نکنم غیبت مصطفی کنم نکنمسنت مصطفی چو جان من است ترک سنت چرا کنم نکنمدامن انقیاد حضرت او تا قیامت‌‌ رها کنم نکنم (دیوان شاه نعمت الله ولی صفحه ۳۵۳)وبار دیگر می‌فرماید:دم‏به‏دم، دم از ولای مرتضی باید زدندست دل در دامن آل عبا باید زدننقش حبّ خاندان بر لوح جان باید نگاشتمُهر مهر حیدری بر دل چو ما باید زدندر دو عالم چارده معصوم را باید گزید (دیوان شاه نعمت الله ولی صفحه ۵۳۱)آری تفاوت عرفان شاه نعمت الله ولی با صوفیان عارف نما به این اندازه است که شخصی به مانند شاه نعمت الله ولی هرگز مرید را به خود دعوت نمی‌کند و خود را محتاج اهلبیت می‌داند و دست گدایی به درگاه آنها دراز می‌کند ولی صوفیان عارف نما علاوه بر دعوت مریدان به خود، خود را نتیجه بعثت پیامبران الهی و کتب آسمانی و شرط قبولی عبادات می‌دانند.

No comments:

Post a Comment