Sunday, 20 July 2014

نتیجه، مذاکرات ابقای کاترین اشتون برای چهارماه دیگر درکرسی خودش است!!


   نتیجه، مذاکرات ابقای کاترین اشتون برای چهارماه دیگر درکرسی خودش است!!

resized_400301_489
روزنامه جوان در سرمقاله خود در باره توافق بر سر تمدید دوره مذاکرات هسته‌ای نوشته که چند نكته مهم ديگر نيز قابل توجه به نظر مي‌رسند: نكته اول، ترتيبات و نحوه ادامه تعليق تحريم‌هاي مقرر در گام اول توافق ژنو است. بيانيه ظريف- اشتون بسيار كلي است و صرفاً به اين عبارت اكتفا شده كه: «تصميم گرفته‌ايم اجراي اقدامات برنامه اقدام مشترك را تا 24 نوامبر 2014 كه مطابق با زمان‌بندي پيش‌بيني شده در برنامه مشترك اقدام است، ادامه دهيم». در مقابل ادامه الزامات ايران داير بر خودداري از غني‌سازي 20 درصد و اكتفا به غني‌سازي زير 5 درصد، ادامه راستي آزمايي‌هاي آژانس، ادامه تعليق راه اندازي 10 هزار ماشين سانتريفيوژ در نسل‌هاي مختلف، امريكا و اتحاديه اروپا نيز بايد با وضع مقررات لازم، تعليق تحريم‌ها را تا پايان مدت چهار ماهه اين توافق ادامه دهند.
نكته دوم، نيازمندي توافق جديد به يك برنامه زماني اجرا است. از آنجا كه توافق موقت بعدها با توافق بعدي طرفين قابليت اجرايي يافت و برنامه زمان بندي خاصي براي مجموعه الزامات متقابل طرفين مقرر شد، ادامه اجراي آنها طي اين چهار ماه نيز اصولاً نيازمند جزئيات زماني است. به عنوان مثال، طرف‌هاي غربي تا چه زماني بايد در خصوص ادامه تعليق تحريم‌هاي مقرر در گام اول، تصميمات داخلي لازم را اتخاذ كنند يا اينكه آنها بر اساس چه برنامه زماني بايد نسبت به آزادسازي درآمدهاي ايران اقدام كنند. از اين رو، بايد متني همراه با جزئيات در مورد نحوه تمديد اجراي توافق موقت در چهارماهه آتي وجود داشته باشد. دكتر عراقچي، جزئيات زمان بندي اين توافق در مورد آزادسازي درآمدهاي ايران و مبلغ هر قسط را بيان داشته است اما ساير موارد نيز چنين جزئياتي خواهند داشت كه شايد بعداً تشريح شوند.
ثالثاً برخي از الزامات ايران نظير فراهم كردن دسترسي به معادن و كارگاه‌هاي خاص، ممكن است تحصيل حاصل به نظر برسد. با اين حال، ادامه نظارت‌ها و دسترسي‌هاي مديريت شده به اين محل‌ها و تأسيسات، براي طرف غربي بسيار حائز اهميت تلقي مي‌گردد.
رابعاً امتياز ايران در توافق جديد و در مقايسه با توافق قبلي، عمدتاً امكان دسترسي به كمتر از 3 ميليارد دلار از درآمدهاي مسدود شده و اما در پيشبرد خواسته اصلي كشورمان يعني تعليق و لغو تحريم ها، موانع قبلي باقي است. طرف غربي علاوه بر استمرار الزامات ايران در گام اول، در مورد حساس‌ترين بخش برنامه هسته‌اي كشورمان يعني غني‌سازي 20 درصد نيز توانسته است توافق نوامبر 2013 را يك گام به جلو برده، مصرف بخشي از مواد اكسيد شده در اين سطح و تبديل پسماند مواد غني شده به اورانيوم طبيعي را نيز مورد موافقت طرفين قرار دهد. الزامات جديد طرفين در دوره تمديد، نشئت گرفته از تمايل آنها براي ايجاد يك مهلت چهار ماهه است كه در آن، فضاي رواني لازم براي استمرار روند توافق نهايي در مورد مسائل نهايي نشده تقويت شود.
در هر حال، توافق مربوط به چهار ماه آتي، با هدف فراهم كردن زمان لازم براي توافق در مورد ساير ابعادي است كه هنوز فاصله مواضع طرفين در مورد آنها، زياد تلقي مي‌شود. با وجود مخالفت‌ها، تمايل غالب در فضاي مذاكرات، دستيابي به توافق جامع است و از همين روست كه طرفين در مورد تمديد چهار ماهه و حتي شرايط متفاوت طرفين در دوره زماني مذكور، موضعي اختلافي در پيش نگرفتند.
حمید رضا آصفی سخنگوی سابق وزارت خارجه در باره «بردهای ایران در وین» در سرمقاله ایران نوشته: توقف تحريم ها و لغو برخي از آنها وآزاد ســازي بخشــي از دارايي ايران، توفيقی بود اما آنچه از اين دستاوردها مهمتر است، تغيير فضاي افكار عمومي جهان نسبت به ايران و نمايش اين موضوع كه جمهوري اسلامي ايران كشوري پاسخگو و مسئولانه و با شفافيت در پي احقاق حقوق هسته اي خود اســت. بدون ترديد از ميان بردن اجماع كشورهاي غربي عليه ايران، كار بزرگي است كه در اين مدت به دست آمد.
وی ادامه داده: ايران و ١+٥ پس از نزديك به ٨ ماه مذاكره در مســيري قرار گرفته اند كه از حساســيتهاي يكديگر آگاهي پيدا كرده اند. رسيدن به فهم مشترك و اتخاذ روشهاي مورد توافق طرفين، كليدي ترين موضوع در ٤ ماه باقي مانده است. نکته ويژه و مؤثر بر مذاکرات پيشرو آن اســت که دولت اوباما به يك توافق بلندمدت نيازمنداست.
مي‌توان انتظار داشــت كــه در پايان ٤ ماه آينده مواضع و ديدگاه طرفين بيش از گذشته به يكديگر نزديك شود. اگرچه مسير ٤ ماه آتي، سختتر از ٦ ماه گذشته نباشد، آسانتر هم نخواهد بود، زيرا اسراییل، تندروهاي داخل امريكا، به همراه بداخلاقيهاي كنگره كه از اين پس شدت هم خواهد يافــت، به جد درصدد تخريب اين مذاكرات برخواهند آمد.
کیهان : ناطق 76 برای اصلاح‌طلبان همان جلیلی 92 بود
ناطق نوری همچنان چهره محبوب روزنامه‌های اصلاح‌طلب است. در روزی که تصویر وی در صفحه اول بیشتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب نقش بسته است، ابتکار در سرمقاله خود با عنوان « وقتي تملق راه را بر اصلاح مي بندد» نوشته: خطيب جمعه شب يکي از رسمي ترين مراسم هاي ليالي قدر در حرم بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي در کنار انتقاداتي که به بخش هايي از نابساماني ها و معضلات کشور داشت به يک موضوع مهم نيز اشاره کرد وآن «تملق» است.رفتاري که برخي از افراد وگروه ها برگزيده اند تا با نزديک شدن به مسئولان و به دست آوردن دل آنها،چندگامي بر پله هايي که خود عنوان «ترقي» را برآن نهاده اند، بالاتر بروند،که البته اگر نيک نگريسته شود،نه ترقي که گام هايي به سوي سقوط است. هم سقوط فردي که شخصيت خود را در زير گام هايش براي رسيدن به مقام و منصبي لگدکوب مي کند و هم سقوط جامعه اي که راهي غير مشروع و خانمان برانداز براي پيشرفت افرادش تجويز مي کند.
در سخني از بزرگان ديني آمده است که بردهان متملقان خاک بپاشيد و اين يک سخن از سر دورانديشي کسي است که هم مردمان را خوب مي شناسد وهم روند سقوط و انحطاط جوامع را مي شناسد.
در تاريخ تصاوير بسياري وجود دارد که يک طرف حاکمان و زمامداران، منتقدان و دلسوزان حضور دارند و در طرف ديگر متملقاني که آن قدر حضورشان قدرتمند بوده که در فرهنگ ايراني اصطلاحي به خود اختصاص داده اند«بادمجان دور قاب چين».
اميرعباس هويدا نخست وزير قدرتمند محمدرضا پهلوي جمله اي دارد که به خوبي روش متملقان دربار شاهنشاهي را نشان مي دهد. او مي گويد که «اخبار بد را به من مي دهند و اخبار خوب را به شاه مي رسانند» به همين خاطر به نظر مي رسد همان اخبار بود که اجازه نمي داد، محمدرضاي مغرور و پر شده از اخبار «خوب» انقلاب اسلامي مردم ايران را با همه نشانه هاي آشکار و پيش بيني کننده اش، تا آخرين روزها نتواند درک کند.
ترديدي نيست که در نظام جمهوري اسلامي نيز برخي همين روش را برگزيده اند و از اين منظر نظام و کيان کشور رابا خطرهاي جدي روبه رو کرده اند. کيست که انبوه اصطلاحات و تعاريف مبالغه آميز از محمود احمدي نژاد را فراموش کند. از «معجزه هزاره سوم »تا رئيس جمهوري که «امام زمان براي پيروزي اش دعا کرده است».
از «ناجي انقلاب و نظام» تا شاني «هم تراز با پيامبران».تا اينجاي کار اتفاق عجيبي نيست، چرا که در طول تاريخ چاپلوسان و متملقان نسبت به قدرتمندان همين رويه را به کار بسته اند،عجيب اينجاست که اين رويه از سوي برخي از مسئولان نيز پذيرفته شده و متملقان، پاداش خوبي نيز دريافت کرده اند. بنگريد به مناصبي که برخي از اين متملقان در چندسال گذشته اشغال کرده اند.
در زير پوست اين تحولات اما اتفاق مهم تر در حال رخ دادن است. در حالي که هم بسياري از مسئولان نظام تاکيد کرده اند و هم عقل سليم حکم مي کند که سخنان دلسوزاني که معايب کار مملکت را بيان کنند، با گوش جان شنيده شده و به کار گرفته شود،تا در کمبودها و معايب، اصلاحاتي صورت گيرد،چاپلوسان همه نقدها را خنثي مي کنند و عملا امکان اصلاح يک نظام، جامعه و حتي يک سيستم اداري را از بين مي برند.
کیهان ترجیح داده در مطلبی با عنوان «ناطق 76 برای اصلاح‌طلبان همان جلیلی 92 بود» به ناطق بپردازد. کیهان در این باره نوشته: «چشم‌اندازی که چپ‌ها از ریاست جمهوری ناطق نوری در سال 76 ترسیم می‌کردند تفاوتی با هراس اصلاح‌طلبان از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 92 نداشت».
یکی از اصلاح‌طلبان فراری و آشوب‌طلب ضمن انتشار این مطلب در سایت خودنویس نوشت: آیا ناطق نوری که نگاهی منفی به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت دارد، اصلاح‌طلب شده؟ آیا تغییرات نسبی رئیس مجلس پنجم او را در محدوده رجال سیاسی معتقد به دموکراسی و حقوق بشر قرار می‌دهد؟ مصاحبه سعید حجاریان با خبرگزاری مهر فرصت مناسبی برای ارزیابی جایگاه جدید علی اکبر ناطق نوری است. آیا واقعاً برچسب شیخ معتدل، یک برخورد سیاسی است یا پایی در واقعیت دارد؟ سعید حجاریان در این مصاحبه تأکید کرده ناطق نوری اصلاح‌طلب نیست اما مواضعش به آنها در قیاس با گذشته نزدیک شده است.
علی افشاری افزود: آنچه حجاریان به آن توجه نمی‌کند موضع منفی ناطق نوری نسبت به سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت است. ناطق آنها را تفریطی در برابر افراط احمدی‌نژاد توصیف می‌کند. در واقع از دید ناطق نوری، مشکل اصلاح‌طلبان سر بر آوردن چهره‌هایی چون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از بین آنها است.
وی ادامه می‌دهد: ناطق نوری در کتاب خاطراتش از رایزنی‌های متعددش با مهدی کروبی و اقناع وی برای جدایی از مجاهدین انقلاب و مشارکت پرده برمی‌دارد. او نیز مشابه دیگر بخش‌های اصول‌گرایان سنتی اصلاح‌طلبان پیش‌رو را دارای نظراتی مشابه سازمان مجاهدین خلق و بی‌اعتنایی به روحانیت می‌دانست.
وی خاطرنشان کرد: شکل‌گیری شکاف بین جناح چپ و راست در بین ائتلاف خط امام در سال 1360 باعث شد تا ناطق نوری از یک سو موقعیت بالایی در جناح راست بدست آورد و از سویی دیگر مورد بغض و خشم جناح چپ قرار بگیرد. برخلاف سخنان امروز حجاریان و مواضعی که خاتمی و دیگر اصلاح‌طلبان در نزدیکی به ناطق نوری در سالیان اخیر اتخاذ کرده‌اند، ناطق در دهه شصت و هفتاد از بزرگترین خصم‌های جناح چپ و اساساً نقطه عزیمت جناح چپ در مخالفت با کاندیداتوری ناطق نوری در انتخابات میان دوره‌ای مجلس دوم بود. اوج مخالفت با ناطق در جریان انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در سال 1376 رخ داد. چشم‌اندازی که جناح چپ از ریاست جمهوری احتمالی ناطق ترسیم کرد چندان تفاوتی با هراس‌ها از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 1392 نداشت.

No comments:

Post a Comment