فارغ از موضعگیریهای رسمی، حرف اول را سیاست خارجی پنهان میزند
داوود هرمیداس باوند در یادداشتی با تیتر «بلیت بختآزمایی» در روزنامه
آرمان نوشته: مذاکرات وین۶، آخرین فرصت یا شاید بهتر بتوان عنوان داشت؛
بهترین فرصت برای توافق هستهای است. در واقع این کارشناسان و حتی مذاکره
کنندگان هستند که معتقدند وین۶ بهترین فرصت برای توافق در خصوص پرونده
هستهای ایران است چرا که تابستان امسال ماموریت کاترین اشتون مسئول
سیاست خارجی اتحادیه اروپا پایان میپذیرد. با پایان پذیرفتن ماموریت وی
طبعا ادامه مذاکرات بدون حضور او کمی مشکل میشود چرا که او بیشترین درک و
البته ارتباط را با پرونده هستهای ایران در چند سال اخیر داشته است.
از سوی دیگر بانوی اول اتحادیه اروپا بیش از هر کسی مایل است با یک
کارنامه موفق، مسند سیاست خارجی اروپا را ترک کند. به هر حال این تمام
ماجرا نیست. در ماههای آتی اوباما رئیس جمهور ایالات متحده نیز با مشکلات
متعددی روبهروست؛ انتخابات میان دورهای مجلس در آمریکا در حالی برگزار
میشود که حزب دموکرات اکثریت کرسیها از دست داده و در مجلس سنا هم تنها ۴
کرسی بیش از جمهوریخواهان دارد. بنابراین در آینده رئیس جمهور ایالات
متحده هم به شدت تحت فشار نیروهای داخلی قرار خواهد گرفت. باید بدانیم
باراک اوباما تا کنون کارنامه درخوری در مسائل اوکراین، سوریه، عراق و دیگر
نقاط جهان نداشته و این احتمال وجود دارد که از سوی کنگره تحت فشار قرار
بگیرد. به یک معنا میتوان عنوان داشت وین۶ برای او و دیپلماتهایی مانند
برنز و سالیوان آخرین فرصت بختآزمایی است. از مجموع این مسائل حاشیهای
میتوان به خوبی دریافت که غرب با تمام توان برای توافق در این مذاکرات
شرکت میکند.
شرکت هیأت ۱۴نفره آمریکا در مذاکرات «وین۶» گواه توجه مقامات این کشور
به مذاکرات و آینده آن است. حال که دو طرف بر مذاکرات برد ـ برد تا پایان
تیرماه پای میفشارند میتوان امیدوار بود که ماحصل این تلاش و اراده
توافق هستهای باشد. البته باید دانست محصول این توافق هر چه باشد
مخالفانی را در دو سوی میدان دارد و اتفاقا کار سخت از فردای روز انتشار
متن احتمالی توافق وین۶ آغاز میشود. احتمال میرود مخالفان توافق در داخل
ایران، جناح وابسته به نتانیاهو در رژیم صهیونیستی، نئوکانها در آمریکا و
برخی حامیان آنها در برخی از کشورها به مخالفت جدی با این توافق
برخیزند. البته از هم اکنون جناح وابسته به نتانیاهو مخالفت خود را آشکار
کرده است. حال با توجه به تجربهها و پیشزمینههای قبلی به جرات میتوان
ادعا کرد پس از انتشار توافق احتمالی در وین۶ این گروهها به شدت مقابل آن
موضع بگیرند. همگان به خوبی میدانند بحرانیتر شدن پرونده هستهای ایران
یک پیامد بسیار مهم دارد و آن معطل ماندن برخی امور است چنانکه در ۸ سال
گذشته به واسطه سیاست خارجی وقت اقتصاد به مسائل بسیاری دچار شد.
اکنون تمام تلاش دستگاه دیپلماسی عادی شدن پرونده هستهای ایران است
هرچند در وین۶ این پرانتزها هستند که سرنوشت مذاکرات را تعیین میکنند.
پرانتزهایی که بیشتر از جنس میزان غنیسازی و تعداد سانتریفیوژها هستند.
حال که چند روز بیشتر تا مهلت ۶ماهه توافقنامه اقدام مشترک باقی نمانده
مذاکرهکنندگان تلاش میکنند تا از تعداد این پرانتزها بکاهند. اکنون به
نظر میرسد اصرار ایران بر داشتن ۲۰هزار سانتریفیوژ که تنها چند هزار از
آنها در فاز صنعتی قرار دارند و اصرار غرب مبنی بر تعطیلی کامل
سانتریفیوژها نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است و همگان امیدوارند که تا
چند روز آینده گشایش مثبتی در روند مذاکرات ایجاد شود. طبعا باز شدن در
مذاکرات، در تحریمها را از سوی دیگر میبندد؛ بنابراین در مجموع میتوان
عنوان داشت که ایران و غرب هر دو به وین۶ به چشم یک بلیت بختآزمایی
مینگرند.
No comments:
Post a Comment