Wednesday 16 July 2014

سایه روشنهای مذاکرات وین


   سایه روشنهای مذاکرات وین

resized_398796_229
کیهان در "یادداشت روز "خود درباره مذاکرات هسته‌ای از جمله نوشته است: مدل مطلوب غرب‌‌ همان مثل معروف حفظ وضعیت «استخوان لای زخم» و دریافت امتیازهای مرحله‌ای است. دولت اوباما بیش از ما از شکست مذاکرات ضرر می‌کند. آن‌ها حتی اگر تحریم بیشتری در چنته داشته باشند که ندارند، با فشار برای تحریم بیشتر، تنها حلقه ائتلاف متحدان خود را از هم خواهند گسیخت. اما اگر تهدید به ترک مذاکره می‌کنند و برای اصل ادامه مذاکره ـ نه حتی توافق ـ دریافت امتیاز را شرط می‌گذارند، در حقیقت به مشابه به مرگ گرفتن و به تب راضی کردن است. خطایی که در ژنو صورت گرفت این بود که ما بدون گرفتن هیچ ما به ازایی در دو حوزه پذیرش حق غنی‌سازی و لغو تحریم‌ها امتیازات مهمی نظیر اکسید و خنثی‌سازی ۱۹۶ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصد، تعلیق فردو و فعالیت‌های راکتور اراک و... را پذیرفتیم. 

درس تجربه ژنو این است که یک توافق خوب باید متوازن، متعادل، شفاف، بدون ابهام با تعهدات روشن متقابل باشد. به ویژه درباره تحریم‌ها باید توجه داشت که اولا دولت آمریکا در قبال کنگره فاقد اختیار است، برخلاف تیم ما که بهای کافی به مجلس شورای اسلامی به عنوان عقبه حمایتی خود نداده است. ثانیا حتی با فرض تعطیلی تمام فناوری هسته‌ای در ازای لغو تحریم‌ها آمریکایی‌ها بهانه‌جویی را به حوزه‌های دیگر می‌کشانند. 

با این اوصاف به تأکید باید گفت مسیر حل حقوقی و فنی اختلاف با مسیر انحرافی که القا می‌شود کاملا متفاوت است. صرف نظر از اینکه دارندگان و کاربران تسلیحات کشتار جمعی حق اظهار نگرانی ندارند ـ و این را همواره باید با تأکید گفت ـ تضمین سلامت برنامه هسته‌ای ایران و عدم انحراف آن مسیر حقوقی و فنی مشخصی دارد و این تضمین نمی‌تواند هیچ ارتباطی به بازی‌های انحرافی نظیر تعلیق، فریز، کاهش حجم و سطح غنی‌سازی و افزایش به اصطلاح زمان ‌بریک آوت (گریز هسته‌ای) داشته باشد. چگونه است که آمریکا حق داشته در طول سال‌های گذشته ایران را به بمباران تأسیسات هسته‌ای تهدید کند اما مثلا ایران حق نداشته برای مصونیت، تأسیسات فردو را زیر زمین بسازد، حتی اگر این تأسیسات تحت نظارت آژانس فعالیت کند؟! ما بدعهدی و گروگان‌گیری‌های غرب را در عدم پرداخت حق‌السهم ۱۰ درصدی ایران از یورودیف فرانسه، ساخت نیروگاه بوشهر و تامین سوخت ۲۰ درصد راکتور تهران به تکرار آزموده‌ایم و بنابراین هیچ دلیلی ندارد توانایی ملی خودکفا برای تامین نیازهای خود را بلوکه کنیم و دست نیاز به سوی دولت‌های خبیثی بگشاییم که تحریم و فشار و زورگویی و باج‌خواهی، اخلاق تغییرناپذیر آنهاست. 

علی بیگدلی در یادداشتی در اعتماد در تحلیل مذاکرات هسته‌ای از «توافق نسبی» خبر داده و نوشته: در بحبوحه مذاکرات سخت و نفسگیر هیات مذاکره کننده هسته‌ای ایران با اعضای گروه ۱+۵، شاهد ظهور علایم و نشانه‌هایی هستیم که رسیدن به توافقنامه جامع را به ذهن متبادر می‌سازد. 

از یک سو، کمیسیون روابط خارجی پارلمان انگلستان با صدور بیانیه‌ای اعتراض آمیز علیه دستگاه دیپلماسی این کشور که دال بر اهمال وزارت امور خارجه در احیای روابط دیپلماتیک میان ایران و انگلستان بود، واکنش‌های خیلی وسیعی در سطح جهانی ایجاد کرد. این بیانیه به سه دلیل عمده صادر شد؛ 

۱ ـ چرا تاکنون اقدام به بررسی و احیای روابط دیپلماتیک نشد. 

۲ ـ چرا در مذاکرات هسته‌ای آنقدر سخت می‌گیرند در حالی که ضرورتی ندارد انگلستان در مذاکرات هسته‌ای با ایران از خط مشی امریکا تبعیت کند. 

۳ ـ آقای روحانی یک شخصیت عمل گرا بوده و مصمم است که روابط مکدر گذشته را روشن کند که باید از این موقعیت استفاده شود. از سوی دیگر پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز مذاکرات هسته‌ای، اکنون به نوعی احساس خستگی و بیهودگی بر اعضای گروه ۱+۵ چیره شده و شاهد انشقاقی تدریجی بین اعضای این گروه هستیم: وزرای خارجه چین و روسیه اگرچه به دلیل سفر به آرژانتین اما در واقع به عنوان اعتراض در این دور از مذاکرت حضور نیافتند و وزیر امورخارجه آلمان نیز بیشتر از سه ساعت در این جلسه حضور نیافت. البته وجود درگیری‌ها و مشکلاتی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد نیز اجازه نخواهد داد مسأله ایران بیش از این ادامه یابد. 

فرضا که مذاکرات با شکست مواجه شود و ایران به غنی سازی ۲۰درصدی روی آورد و امریکا هم تحریم‌ها را تشدید کند، نتیجه‌اش چه می‌شود؟ غیر از این است که امریکا به هیچ وجه آمادگی جنگیدن در اوضاع پرغوغای خاورمیانه را ندارد؟ بنابراین تنها راهی که برای دو طرف باقی می‌ماند، این است که از طریق دیپلماسی و با نگاه آشتی جویانه موافقتنامه جامع را امضا کنند. 

مسأله حائز اهمیت دیگر لغو مسافرت جان کری به مصر و حتی به واشنگتن برای برگزاری جلسه‌ای بود که همچنان بحث مذاکرات را ادامه دار کرده است. تغییر وزیر خارجه انگلستان که او را در پارلمان این کشور متهم به حالت انفعالی کردند، اتفاق مهمی است. حال با این اوضاع همه از میز مذاکرات بیرون رفتند و تنها امریکا باقی مانده است. این شواهد و علایمی که به چشم می‌خورد نشان می‌دهد در آخرین روزهای توافق شش ماهه طرفین به یک توافق نسبی دسترسی پیدا کنند. مجموع این وقایع حکایت از این دارد که طرفین به نقطه‌ای می‌رسند که هیچ راهی غیر از نگارش توافقنامه ندارند

No comments:

Post a Comment