فرافکنی های ناشی از حقد وحسد آمیخته با خشم و کین گروه های مندرس افراطگرا ادامه دارد
دست و پازدنهای جاهلانه آخوندک های تکفیری و مارمولکهای شیطان
پرست برای متهم ساختن مدافعان ارزشهای اسلامی - انسانی به "براندازی
نظام"!!!
سایت های تکفیری باادعاهای بیسروته همچنان در کار پرونده سازی
های غیرمستند و "مستند سازی"های مجعول میباشند. از جمله در سایتهای تکفیری
مدعی شده اند که : "نورعلی تابنده که با بسیاری از عناصر این دولت
از قدیم ارتباط داشت، توانست آزادانه در عرصهی سیاست بتازد. وی تشکیلاتی
را پایهگذاری نمود که امروزه با حضور عناصری چون زارا نورانی، مصطفی
آزمایش و شهرام پازوکی به فعالیتهای سیاسی خود در جهت منافع فرقهی
گنابادیه و براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی تلاش میکند."
با خواندن این مهملات فقط میتوان گفت که اکنون که بیش از پیش پیشگوییهای حضرت سیدنورالدین شاه نعمت الله ولی در باره وقوع واقعه هایی زلزله وار به حقیقت پیوسته، روحانی نماهای بیچاره تکفیریِ شیطان پرست با
ناشیگری مثال زدنی دست و پا میزنند تا میان حضرت شاه نعمت الله ولی و
پیروان مکتب حضرت شاه نعمت اللهی ایجاد تشکیک و تفکیک کنند و با استفاده از
مارک سازی و برچسب زدن ، همان روشهای نخ نمای فرسوده را دوباره درکارخانه
های دروغ سازی خود بازتولید نمایند. از گذشت زمان نیز عبرتی نمیگیرند.
این مقاله یکی از آخرین مظاهر کارخانه خرافه سازی فرقه های تکفیری وطنی است!
اعتراف عناصر فتنه ۸۸ به حمایت فرقهی گنابادیه از ایشان
- ۱۳۹۳/۴/۱۶ - ۹:۴۵
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول تاریخ یکی از مسائلی که نقش
مهمی در حیات و بقای یک گروه ایفا کرده و میکند، بحث سیاست است. واژه
سیاست[۱] دارای معانی متعددی است که در لغت به حکمراندن٬ ریاست کردن،
تدبیر، ریاست٬ داوری، حفاظت٬ حراست و تنبیه اطلاق میشود. سیاست در اصطلاح
به معنای علم به دست آوردن قدرت و حفظ آن و همچنین به معنای فن حکومت کردن
دولت و رهبریِ روابط آن با دیگر دولتها است. برنامهی دقیق یک گروه
سیاسی میتواند فکر و عقیدهی ایشان را در بین جامعه رواج داده و طبعاً
باعث اقتدار و مانگاری آنها گردد. اما این ابزار بقا و ماندگاری، ممکن است
در مصاف با گروهی مخالف باعث نابودی و فنا هم گردد! نمونههای بیشماری در
تاریخ ثبت شده که گروهی با سیاست آمده و با سیاستی قویتر از بین رفته و
به فراموشی سپرده شدهاند.
اسلام نیز بر این مطلب نظر ویژهای دارد.
حضرت امام خمینی (ره) در اینباره فرمودهاند: «سیاست همان هدایت دینی
جامعه از طریق اصلاح خلق در بُعد وسیع است». ایشان در جای دیگر میفرمایند:
«اسلام دین سیاست است، با تمام شئونى که سیاست دارد. این نکته براى هر کسى
که کمترین تدبّرى در احکام حکومتى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام بکند،
آشکار مىگردد. پس هر که را گمان بر او برود که دین از سیاست جدا است، نه
دین را شناخته و نه سیاست را».[۲]
با همهی این احوال برخی گروهها
بخاطر دوری از آموزههای اسلامی نتوانستند از سیاست اسلامی هم بهرهای
ببرند. به همین دلیل شعار جدایی از سیاست و عدم دخالت در آن را سر داده و
در مجامع عمومی اعلام کردهاند که ساحت عقاید، افکار و اعمال ایشان از
سیاسیون جداست.
فرقهی صوفیه یکی از این گروههاست و بزرگان ایشان در
گفتهها و آثار نوشتاری خود مدام بر این نکته تاکید دارند. در کتاب پند
صالح، از محمد حسن علیشاه گنابادی آمده که وی در قالب یک دستور کلی به
دراویش متذکر شده و گفته است؛ «بکار خود پرداخته و در سیاست دخالت نکنید که
مبادا آلت دست و بهانهی اجرای مقاصد دیگران گردید.» سلطان حسین تابنده از
دیگر اقطاب صوفیهی گنابادی در اثری از خود با عنوان «یادداشتهایی از سفر
به ممالک اسلامی»[۳]، در گفت وگویی که با یکی از اقطاب و بزرگان صوفی
مصر به اسم سیدالبکری که رئیس صوفی اهل سنت و عهدهدار امور سیاسی،
اجتماعی، مذهبی و طریقتی صوفیان مصر بوده، اینگونه میگوید که: «به او
گفتم ولی بزرگان ما در امور سیاسی دخالت نمیکنند و اصلا وارد سیاست
نمیشوند. حتی در انتخابات نیز دخالت نمیکنند و تشکیلات ظاهری اداری هم
ندارند و فقط اجتماعات آنها مذهبی است.»
علی تابنده (محبوب علیشاه) نیز
در این رابطه مینویسد: «اصولا طریقهی فقر و درویشی ماهیتاً ربطی به
سیاست ندارد و وظیفهی محولهاش اصلاح نفس و تهذیب باطن است و لذا نباید
آنرا در زمرهی احزاب و گروههای سیاسی وارد کرد.»[۴]
علیرغم ادعا و
پافشاری اقطاب و بزرگان تصوف مبنی بر عدم دخالت ایشان در سیاست، نشانهها و
آثار فراوانی از ایشان است که دخالت کامل ایشان در امر سیاست و مداخلات
سیاسی را نشان میدهد. فرقهی گنابادیه با مدیریت سیاسی نورعلی تابنده که
قبل از رسیدن به قطبیت هیچ ارادتی به درویشی نداشت و عضو جبهه لیبرال ملی
بود، فرقه را به سمت مطالبات جبهه به اصطلاح ملی پیش برد. تقریبا بعد از
گذشت چند ماه از قطبیت نورعلی تابنده دولت اصلاحات سرکار آمد و نورعلی
تابنده که با بسیاری از عناصر این دولت از قدیم ارتباط داشت، توانست
آزادانه در عرصهی سیاست بتازد. وی تشکیلاتی را پایهگذاری نمود که امروزه
با حضور عناصری چون زارا نورانی، مصطفی آزمایش و شهرام پازوکی به
فعالیتهای سیاسی خود در جهت منافع فرقهی گنابادیه و براندازی نظام مقدس
جمهوری اسلامی تلاش میکند.
از دیگر نشانههای دخالت ایشان در سیاست،
اعتراف عناصر سیاسی اصلاحطلب به همکاری و همفکری گنابادیه با ایشان است.
بهزاد نبوی از فعالین اصلاحطلب که نقش پررنگی در فتنهی سال ۸۸ داشت، به
تازگی و بعد از خروج از زندان، از حمایت فرقهی منحرف گنابادیه از
اصلاحطلبان خبر داده و گفته: پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان عوض شده و این
برای جریان اصلاحات خطرناک است. وی ادامه میدهد: الان (بعد از آزادی) نوری
زاد[۵] که از بهاییت دفاع کرده و گفته پای بهائیان را میبوسم، طرفدار ما
شده است. دراویش گنابادی پیش ما میآیند و از ما اعلام حمایت میکنند.[۶]
این
نمونهها بیانگر این مطلب است که ادعای عدم دخالت در سیاست برای فرقهی
صوفیهی گنابادی، خود یک روش و بازی سیاسی است که ایشان را از متن
درگیریها و خطرات احتمالی سیاستکاری محفوظ نگه دارد که اکنون شاهد نخنما
شدن این ادعا هستیم.
منابع:
۱- «Politics »
۲- صحیفه نور، ج ۱، ص ۶
۳- یادداشتهایی از سفر به ممالک اسلامی / سلطان حسین تابنده / ص ۲۱۲
۴- خورشید تابنده، ص ۱۵۸
۵- از عناصر ضد انقلاب لندن نشین که مجری شبکههای ماهوارهای ضد انقلاب و لیدر ایشان در فعالیتهای علیه نظام است.
۶- jahannews.com/vdcgx79wzak93z4.rpra.html
No comments:
Post a Comment