بیچاره این تکفیری ها که دربرابر حقانیت شاه نعمت الله ولی سر فرود آورده اند
" فرقه نیوز/ قسمتهایی از بخش سوم مقاله بر علیه مکتب نعمت اللهی/: بدون تردید یکی از بزرگان طریقت و عرفان در ایران و جهان اسلام شاه نعمت الله ولی است، برای اثبات بزرگی شاه نعمت الله ولی همین بس که
تمامی فرقههای صوفیه در صدد این هستند که برای مشروع جلوه دادن سلوک و
عرفان خود، فرقه خود را نعمت اللهی جلوه دهند تا مهر بطلان بر سلوک پوشالی
آنها زده نشود.امروزه با تعدد فرقههای صوفیه و ادعای آنها بر اینکه شاخه
اصلی سلسله نعمت اللهی هستند این سوال بر ذهن جویندگان عرفان حقیقی به
وجود میآید که چگونه با این همه ادعا میتوان سلسله اصلی منتسب به شاه
نعمت الله ولی را تشخیص داد.
سلوک و عرفان شاه نعمت الله ولی طبق نظر بزرگان فرقه
صوفیه ملاسلطان بیچاره دوری از سیاست است، به بررسی رویکرد سیاسی این فرقه
میپردازیم ثابت شود بزرگان این فرقه تیشه به ریشه عرفان شاه نعمت الله ولی
زدند و هیچ شباهتی با عرفان شاه نعمت الله ولی و سلوک وی ندارند و فقط از نام
این عارف بزرگ، همانند عارفان حقیقی همچون امام عشق و عرفان، حضرت امام
خمینی (ره)، علامه طباطبایی و آیت الله قاضی و دیگر بزرگان سوء استفاده میکنند تا چهره حقیقی و سلوک پوشالی آنها مخفی بماند"
...
محافل تکفیری وبیچاره و ذلیل امثال
مرکز حق ستیز موسوم به "موسسه حق پژوهی در خراسان" و "مرکز ادیان و فرق و
مذاهب در قم" و موسسه "دیده بان جبهه معارض انقلاب اسلامی" در قم و موسسات
مشابه که چپاولگران و غارتگران بیت المال مسلمانانند با راه اندازی سایتهایی تکفیری و بیچاره کردار مانند فرقه نیوز و ادیان نیوز ادیان نت و دیده بان و... مزدوری میکنند و لن ترانی میگویند و از بی آبرویی واهمه ای ندارند!
این هم آخرین دست آورد کارخانه مهملات بافی این مارمولکهای بیسواد!
تیشه بر ریشه عرفان شاه نعمت الله ولی توسط فرقه صوفیه ملاسلطان بیچاره 4
به روز شده در: ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۳ شنبه ۱۴ تیر
یکی از رسالت بزرگ شاه نعمت الله ولی برای احیای دین، جداسازی صوفیان عارف نما ازعارفان
حقیقی بود. ملاک اصلی این عارف بزرگ برای تشخیص عارفان حقیقی و صوفیان
عارف نما، پایبندی به شریعت و حلال نکردن محرمات بود. شاید یکی از دلایل
اسرار شاه نعمت الله ولی به پایبند کردن صوفیان عارف نما به مسائل شریعت و
رجوع آنها به مراجع و علما، هدایت کردن آنها بود. Facebook
فرقه
نیوز-بخش صوفیه و دراویش: بیتردید در نزد صوفیان، یکی از بزرگترین عارفان
ایران، شاه نعمت الله ولی است. وی بعد از شهرتی که بدست آورد، مریدان
بسیاری پیدا کرد، به نحوی عمل کرد که آوازه مقامات و کراماتش در ایران و
هند و چندین کشور دیگر پیچید.
با بررسی سلوک این عارف بزرگ به این نتیجه
میرسیم که شاه نعمت الله ولی، رسالت اصلی خود را مبارزه با صوفیان عارف
نما میدانست به نحوی که از وی به عنوان اصلاح کننده دین نام بردهاند،
زیرا بارزترین ویژگی این عارف، پایبندی به شریعت و پیروی از علما بوده است
به نحوی که دست یابی به طریقت را بدون پایبندی به شریعت غیرممکن میدانست.
بیعلم شریعت نرسد کس به طریقت بیعلم طریقت نتوان یافت حقیقت/ رسائل شاه نعمت الله ولی جلد۴ صفحه۱۴۳)
شاه
نعمت الله ولی برای آنکه بساط صوفیان عارف نما را که احکام الهی را تغییر
داده بودند و به خاطر راحتی و بیبندباری خود حرام خدا را حلال و احکام
ابداعی خود را جایگزین احکام الهی کرده بودند، خون دلها خورد و سالها با
این صوفیان عارف نما مبارزه کرد.
وی در دفاع از احکام الهی میفرماید:
آداب وضعیه آن است که اسماء اشیاء که وضع شده و بر آن حکم حل و حرمت
فرموده، تغییر نکنند یا اسم حلال را حرام گویند و حرام را حلال. همچنان که
خمر را نبیذ نام کردند و ریا را تزویر و به اسم حلال گفتند. (رسائل شاه
نعمت الله ولی جلد۴ صفحه ۲۱۸)
این صحبت شاه نعمت الله ولی در زمانی بود
که طبق تاریخ و ادعای تصوف، بعضی از صوفیان عارف نما حرام خدا را حلال
میدانستند و شراب، موسیقی، سماع و... را برای اقطاب و بزرگان و مریدان خود
حلال کردند تا افراد مختلف را جذب کنند.
مصطفی آزمایش در سال ۸۰-۸۱ برای تفسیر مطلب فوق بیان کرد:
به
شریعت، طریقت نگهدار. به طریقت، حقیقت را محافظت کن زیرا هر که را حال او
و طریقتش به شریعت مصمون نبود، حال و مال او به هوا و وسوسه خواهد بود و
هرکس محافظت ننماید حقیقت را به طریقت، حقیقت او فاسد بوده.
بزرگان فرقه
صوفیه ملاسلطان بیچاره، اقطاب خود را همانند شاه نعمت الله ولی عارف معرفی
میکنند و بر این باورند که ادامه دهنده سلسله نعمت اللهی هستند!
حال
برای اثبات عرفان دروغین این فرقه سیاسی بیان خواهیم کرد که چگونه این
صوفیان عارف نما با نام و اعتبار شاه نعمت الله ولی بازی میکنند.
۱- در
شرح حال ملاسلطان بیچاره بیان شده است که یکی از فقرا از وی میخواهد به
او اجازه دهد ساز بزند! ملاسلطان به وی اجازه نمیدهد. مرید ضمن اعتراض
بیان میکند اگر من اجازه ندارم ساز بزنم پس چرا مشتاقعلیشاه «تار» میزد؟
ملاسلطان رو به مرید میکند و میگوید تو مشتاق شو بعد هر کاری میخواهی
انجام بده!
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا حکم موسیقی جزو
شریعت حساب میشود یا خیر؟ اگر شریعت است که مراجع آن را حرام کردند چه
برای قطب چه مرید زیرا فرقی بین قطب و مرید در احکام نیست. پس چگونه جناب
مشتاق به خود اجازه میدهد که تار بزند؟ و جناب ملاسلطان به مرید بگوید اگر
قطب شود حرام خدا بر وی حلال میشود! مگر غیر این است که شاه نعمت الله
ولی سماع، شراب، موسیقی را حرام کرد؟ مگر جناب شاه نعمت الله نفرمود: فقهاء
به مثل چراغ منور هستند که مجالس اهل ایمان را روشن میدارند و امت مرحومه
خاتم انبیاء را طریقه و جاده مستقیم مینمایند.. کدام مرجع یا فقیهی
موسیقی را حلال کرده؟
طبق متن مندرج در آشنایی با عرفان و تصوف نورعلی
تابنده در چاپ اول سال ۱۳۸۰ صفحه ۳۹ یکی از مبانی سلسله نعمت اللهی این است
که شخص باید در شریعت از احکام مجتهد جامع شرایط تقلید کند و احکام طریقت
را از عارف بزرگ وقت اخذ کند.
به فرض اینکه اقطاب نامبرده بزرگ وقت
بودند باز هم سوالی که بیپاسخ میماند و بدون شک این صوفیان عارف نما به
آن پاسخ نمیدهند این است که کدام مرجع تقلید جامع الشرایط و یا حتی غیر
جامع شرایط فتوا به حلال بودن موسیقی و تار زدن داده است؟
۲- نورعلی
تابنده در آبان ۹۲ در کمال تعجب دست دادن با نامحرم را برای فقرا جایز
دانست! وی برای توجیح حلال کردن، حرام بیان کرد: در مورد نامحرم چون در عرف
معمول هست که با هم دست میدهند و یا اشاره میکنند اینجایز است و صحیح
است ولی مصافحه صحیح نیست. جالب اینجاست که نورعلی تابنده برای توجیه فتوای
خود اضافه کرد: چون در مصافحه باید دست را فشار دهند و بر آن بوسه زنند به
همین علت نمیشود با نامحرم مصاحفه کرد و حرام است.
در کتاب فصوص
الآداب باخرزی، چاپ دانشگاه تهران، ص ۱۰۸ آمده است که شرط مرید آن است که
در حق شیخ اعتقاد کند که بر شریعت خدای تعالی است و هر چه شیخ میکند به
قدرت و قوت پروردگار و الهام و امر او میکند و حال شیخ را به میزان خود
نسنجد که وقت باشد که از شیخ فعلی صادر گردد که صورت آن فعل در ظاهر مذموم
باشد و در باطن محمود. پس واجب کند که آن را تسلیم کنی. چنانکه مثلاً مرد
باشد که کاسه خمر به دست گیرد و خدای تعالی آن را در دهان او عسل گرداند و
بیننده خمر پندارد و آن عسل باشد.
این است سلوک صوفیان عارف نما که حرام را برای خود حلال کردند
No comments:
Post a Comment