Wednesday, 23 July 2014

دستهای دستیاران "جمشید بسم الله" بربازار ارز سلطه دارند


دستهای دستیاران "جمشید بسم الله" بربازار ارز سلطه دارند

 
دلالان وام ۲۰ میلیاردی را ۳۰روزه تقدیم‌ می‌کنند!
resized_401374_555
روزنامه جوان، بازار وام را در شرایطی که بانک‌ها از بی‌پولی می‌نالند و ۵/۱ میلیون تن مشکل دریافت وام ازدواج دارند، این گونه توصیف کرده است: این روز‌ها اکثر جوانان دم بخت از عدم پرداخت وام چند میلیون تومانی‌ آن هم با اخذ مدارک سنگین گلایه دارند و بانک مرکزی نیز نداشتن بودجه بانک‌ها را علت این موضوع می‌داند اما در همین نزدیکی شرکت‌هایی هستند که می‌توانند از ۲ تا ۲۰ میلیارد تومان برای شما یک ماهه وام ‌ می‌گیرند.
این روز‌ها اکثر جوانان دم بخت از عدم پرداخت وام چند میلیون تومانی‌ آن هم با اخذ مدارک سنگین گلایه دارند و بانک مرکزی نیز نداشتن بودجه بانک‌ها را علت این موضوع می‌داند اما در همین نزدیکی شرکت‌هایی هستند که می‌توانند از ۲ تا ۲۰ میلیارد تومان برای شما یک ماهه وام ‌ می‌گیرند.
به گزارش «جوان»، شبکه بانکی پولی در بساط ندارد و همه بانک‌ها تا بی‌‌‌نهایت وام داده‌اند و دیگر توان وام دهی ندارند. این جملاتی است که مسئولان بانکی کشور برای پرداخت نکردن وام ازدواج و سایر وام‌های خرد و کلان به مردم و رسانه‌ها می‌گویند.
اما واقعا بانک‌ها آهی در بساط ندارند؟ شبکه بانکی با وضعیت اسفناکی که مسئولان از آن ترسیم و توصیف می‌کنند، چرا اعلام ورشکستگی نمی‌کنند؟!
این روز‌ها گرفتن وام ناقابل ۲ تا ۱۰ میلیون تومانی برای خیلی از مردم تبدیل به آرزو شده است. وام ازدواج و کالا از جمله این موارد به شمار می‌رود.
اما در همین شرایط اسفناک بانک‌ها‌ به بهانه‌هایی چون نبود بودجه و منابع مطرح می‌شود‌، شرکت‌های دلال و واسطه به راحتی می‌توانند برای شما وام ۲ تا ۲۰ میلیارد تومانی تهیه کنند.
البته باید به شکل‌های مختلف دریافت وام‌های کلان در چند سال اخیر اشاره کرد. طرح بنگاه‌های زود‌بازده که با هدف رونق تولید و اشتغال در دولت قبل ارائه شده بود، برعکس عمل کرد و خود عاملی به ضد تولید و خالی کردن خزانه بانک‌ها و نیز افزایش حجم نقدینگی تبدیل شد.
این طرح بسیاری از بانک‌ها را درگیر کرد و حتی در درون کابینه دولت نهم نیز به تنش میان رئیس کل اسبق بانک مرکزی و وزیر وقت کار انجامید. در ‌‌نهایت نیز این طرح عقیم ماند.
حتی در برخی مواقع مورد داشتیم که برخی از مسئولان درصدد نوشتن طرح‌هایی برای پس ندادن وام بودند! «نقل از مشاور وزیر» ‌این مسائل سبب شده که اکنون بانک‌های دولتی وام ازدواج، کالا و خودرو را متوقف کنند و بانک‌های خصوصی نیز اصلاً دور این وام‌ها نمی‌چرخند چراکه به گفته خودشان صرفه ندارد و فقط دردسر دارد. متأسفانه به گفته یکی از مدیران فعلی بانک‌های دولتی در حوزه وام و معوقات بانکی دولت بزرگ‌ترین بدهکار به سه بانک بزرگ است. این یعنی دادن وام بدون حساب و کتاب به شرکت‌های زیان‌ده یا در حال رکود دولتی که اکنون توان بازپرداخت را ندارند.
اما در همین شرایط بد بانک می‌داند که بدون دادن وام و گرفتن سود در کنار فعالیت عمرانی و مالی نمی‌تواند دوام بیاورد. برای همین بسیاری از بانک‌ها دادن وام کلان و میلیاردی را راحت‌تر انجام می‌دهند، چراکه هم دردسر کمتری دارد و هم سود بیشتری.
برای همین است که شرکت‌های دلالی اکنون به راحتی در حوزه وام گرفتن فعال هستند و شما با داشتن ملک، سند کارخانه و حتی طلا و جواهرات به راحتی در یک هفته تا یک ماه وام ۲ تا ۲۰ میلیارد تومانی دریافت کنید. این را شرکت‌های دلال پول برای شما انجام می‌دهند اما با شرایط و سود بسیار بالا که از عهده هر کسی برنمی‌آید.

شرایط وام شرکت‌های دلال چیست؟
به گزارش «جوان» به گفته مسئول پشت خط تلفن شرکت واسطه که تبلیغ وام ۲ تا ۲۰ میلیاردی کرده است، پاسخگوی سؤالات ما بود، شرط اخذ وام داشتن سند ملکی با پایان کار است و نرخ سود این وام ۲۷ درصد است. یعنی ۵ درصد از نرخ مصوب شورای پول و اعتبار هم بالا‌تر است. (!)
وی ادامه می‌دهد: ‌۲۰ درصد هم سود کارمزد صاحب مصوبه بانکی است که زمان دریافت وامش فرا رسیده است.
فرد پشت خط این شرکت واسط وام، یعنی نوع وام را مضاربه‌ای اعلام می‌کند و می‌گوید: اگر خواهان اقساطی بودن وام باشید دریافت وام با نرخ تنزیل ۲۰ درصد امکان‌پذیر است.
وی مدت بازپرداخت وام را ۳۶ ماهه بیان می‌کند و می‌گوید سهم شرکت از تأمین وام، یک درصد از ۲۰ کارمزد‌ مصوبه است.
مثلاً اگر شما یک میلیارد تومان وام می‌خواهید باید ۱۰ میلیون تومان به شرکت مذکور پرداخت کنید. وی مدت زمان اخذ وام را یک ماه بیان می‌کند و می‌گوید: برای ما فرقی نمی‌کند که چه بانکی باشد هر بانکی که موعد صاحب مصوبه وام برسد چه دولتی و چه خصوصی، وام دریافت می‌شود.
حساب کنید تا ۲۰ میلیارد تومان شما به راحتی با همکاری یک شرکت واسط می‌توانید از شبکه بانکی وام دریافت کنید.
البته باید ۲۷ درصد سود بانک را بپردازید و ۲۰ درصد هم به صاحب مصوبه وام و کارمزد شرکت را بدهید. البته برخی حاضرند این مبالغ را بدهند و وام کلان را بگیرند چراکه می‌دانند کجا با این پول بازی کنند. می‌ماند مردم و جوانان و تولید که باید حالا حالا‌ها به دنبال وام ازدواج و تولید باشند. گفتنی است تسهیلات بیش از یک میلیارد تومان باید با مصوبه هیأت مدیره بانک‌ها تخصیص یابد!

شکاف در۱+ ۵ و امید به گشایش هسته‌ای در نیویورک
در روزی که بیشتر روزنامه‌ها از گزارش ظریف به مجلس درباره مذاکرات هسته‌ای استقبال کرده‌اند، شرق در گزارشی با طرح احتمال گشایش هسته‌ای در نیویورک نوشته: برای اولین بار در یک سال اخیر، مذاکره هسته‌ای به پایان رسید، بدون تعیین زمان و مکان قطعی دور بعدی مذاکره. اگرچه زمانی حوالی اواخر آگوست و اوایل سپتامبر اعلام شده اما زمان دور بعدی مذاکره قطعی نیست، همانطور که مکان مذاکره نیز هنوز قطعی نشده است. در این دور، بین مکان‌های پیشنهادی برای مذاکره، نیویورک و مجمع عمومی سازمان ملل نیز به چشم می‌خورد.
ماری هارف، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکادر نشست خبری روزانه خود با خبرنگاران در مورد محل دور بعدی مذاکرات می‌گوید: «از برگزاری مذاکرات هسته‌ای در آمریکا خرسند خواهم بود‌». به گزارش «ایسنا» او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه محل برگزاری مذاکرات وین پایتخت اتریش خواهد بود، گفت: «من فکر می‌کنم ما در حال کار روی جزییات این مذاکرات و چگونگی و محل آن هستیم‌».
عباس عراقچی، معاون وزیرخارجه ایران اما در مورد محل دور بعدی مذاکرات می‌گوید: «هنوز زمان دقیق و محل مشخص نیست و بستگی دارد که چه مذاکره‌ای را در نظر بگیریم. اگر مذاکرات به شکل فعلی نیاز باشد احتمالاوین انتخاب خواهد شد‌».
اگرچه عباس عراقچی، تلویحا، احتمال برگزار شدن مذاکره در حاشیه، مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در ماه سپتامبر را، رد نمی‌کند ولی آن را به عنوان مکانی برای برگزاری «جشن توافق» جدی می‌داند.
این‌ها می‌تواند گمانه برگزاری مذاکره در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل را تقویت کند. با توجه به اینکه گفته می‌شود هنوز مذاکرات نیازمند کار کار‌شناسی است، احتمال می‌رود مذاکرات کار‌شناسی تا قبل از مجمع عمومی به پایان برسد و مذاکرات نهایی وزرای خارجه برای توافق نهایی به حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل منتقل شود. می‌توان دایره گمانه زنی‌ها را در این سطح افزایش داد که اعلام توافق نیز توسط رؤسای جمهوری کشور‌ها صورت گیرد. سال گذشته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بود که یک اتفاق تاریخی رقم خورد، گفت‌و‌گوی تلفنی رؤسای جمهوری آمریکا و ایران. همچنین اولین دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا بعد از سه دهه قطع رابطه سپتامبر سال گذشته و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل انجام گرفت. این رابطه آنقدر ادامه یافته که اکنون دیگر خبر عجیبی نیست که وزرای خارجه ایران و آمریکا ساعت‌ها در مذاکرات هسته‌ای با یکدیگر دیدار دوجانبه داشته باشند،‌‌ همان طور که این دیدار‌ها بین معاونان وزرای خارجه دو طرف نیز به یک رویه تبدیل شده است. اگرچه طرف مذاکره کننده ایرانی بار‌ها توضیح داده که علت این دیدارهای دوجانبه این است که بخش گسترده تحریم‌های ایران توسط آمریکا صورت گرفته است.
در مذاکرات وین ۶، تنها یک نیم روز بود که وزرای خارجه اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) خود را به وین رساندند و علاوه بر مذاکره با طرف ایرانی ساعتی نیز به مذاکره سه جانبه بین خود پرداختند. اما آن‌ها عصر‌‌ همان روز وین را ترک کردند، در حالی که جان کری، وزیرخارجه آمریکا سه روز در وین ماند و مذاکرات فشرده‌ای با همتای ایرانی خود انجام داد. این در حالی بود که دو شریک مهم ایران، یعنی روسیه و چین، در این دور مذاکرات تنها در سطح معاون وزیرخارجه شرکت کردند. این نشانه خوبی است که بدانیم مساله هسته‌ای باید بین ایران و آمریکا حل شود و برای این کار، نیویورک مکان مناسبی است.
جوان از زاویه‌ای دیگر «به چالش کشیدن ۱+ ۵ از سوی امریکا» را مورد توجه قرار داده و نوشته است: طی ماه‌های اخیر و به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، روندی جدید نیز در حال شکل گرفتن است. دولت بوش اصرار داشت که امریکا نباید وارد چارچوب مذاکرات هسته‌ای با ایران شود زیرا به مرور، بحران هسته‌ای ایران، به مشکلی بین ایران و امریکا تقلیل پیدا خواهد کرد. تروئیکای اروپا در همین چهارچوب با ایران مذاکره می‌کرد. اوباما این روند را تغییر داد و وارد پروسه مذاکرات هسته‌ای با ایران شد و حالا بعد از حدود شش سال مذاکره در چهارچوب ۱+ ۵ بیش از هر موقع دیگری روشن شده که اختلافاتی که در سال‌های گذشته بین ایران و اعضای ۱+ ۵ وجود داشت، اکنون به اختلاف ایران و امریکا تقلیل یافته است. مذاکرات فشرده اخیر وین و حضور چند روزه جان کری، وزیر خارجه امریکا در مذاکرات و عدم ترک محل مذاکره و چهار دور گفت‌وگوهای سازنده با محمد‌جواد‌ظریف، وزیر خارجه ایران (در حالی که حتی وزرای اروپایی هم وین را ترک کردند) نشان داد که مشکل هسته‌ای ایران با جامع بین‌المللی نیست و تنها مربوط به ایران و امریکاست. به نتیجه نرسیدن مذاکرات در شش ماه اول، نشان داد که واشنگتن تاچه حد در توافق با ایران سخت‌گیری می‌کند و با زیاده‌خواهی‌های خود روند مذاکرات را طولانی کرده است.
در دور اخیر مذاکرات که به تمدید چهارماهه منجر شد، این نکته به وضوح آشکار شد که امریکا مشروعیت گروه ۱+۵ را به چالش کشید و مذاکرات دوجانبه با تیم مذاکره‌کننده ایرانی و عدم حضور روسیه و چین حاکی از این بود که تنها طرف اصلی تصمیم‌گیر در مذاکرات هسته‌ای واشنگتن است. زیرا تحریم‌هایی هم که علیه ایران انجام شده از سوی رهبران کاخ سفید اتخاذ شده و دیگران فقط دستورات امریکا را اطاعت کرده‌اند.
اگر واشنگتن بخواهد می‌تواند تحریم‌ها را بردارد و پرونده هسته‌ای ایران را به نتیجه برساند اما اختلافات بر سر موضوعات دیگر خارج از چارچوب توافق ژنو سبب شده تا روند مذاکرات با کندی پیش برود. زیرا تشدید اختلافات بین اعضای ۱+ ۵ می‌تواند روند مذاکرات را از مسیر اصلی خود خارج کرده و در ‌‌نهایت دو طرف یکدیگر را به کارشکنی برای توافق جامع متهم کنند که این امر نه به نفع ایران است نه به نفع طرف‌های غربی. آنچه مسلم به نظر می‌رسد اینکه اگر قرار است مذاکرات هسته‌ای ایران به نتیجه برسد باید همه اعضای ۱+۵ بایکدیگر همکاری داشته باشند اما تشتت آرا در بین اعضای این گروه آینده مذاکرات را به چالش می‌کشد. در حال حاضر انسجامی که ابتدا میان کشورهای عضو ۱+۵ وجود داشت، وجود ندارد. باید گفت که اول باید این اعضا اختلافات بین خودشان را حل کنند سپس برای مذاکره با ایران آماده شوند.

انتقاد کیهان از دولت در موضوع غزه
کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با تیتر «اینجا هیچ‌کس بیطرف نیست» به انتقاد از دولت پرداخته و از جمله نوشته است: یک پرسش مهم این است که آیا ما از ظرفیت بزرگ ریاست جنبش عدم تعهد برای اعمال فشار بر جنایتکاران جنگی صهیونیست و حامیان آن‌ها به اندازه کافی بهره گرفته‌ایم؟ چرا دبیرخانه جنبش عملا تعطیل است؟ آیا معقول است که همه یا عمده همت و فرصت‌های وزارت محترم امور خارجه صرف مذاکرات هسته‌ای شود و دیگر مسائل مهم منطقه‌ای و جهانی مغفول بماند؟ ضمن قدردانی از همه تلاش‌های مسئولان وزارت خارجه در مذاکرات باید پرسید آیا عاقلانه است که اجازه دهیم ما را به عنوان متهم آن سوی میز مذاکرات بنشانند و مشغول دارند و خود، امنیت منطقه را از عراق تا سوریه و لبنان و فلسطین شخم بزنند؟ آیا گشوده شدن دست شیاطین بزرگ و کوچک در منطقه، مقدمه آسیب به امنیت و منافع ملی ما نیست؟ آیا ما در سیاست خارجی به مقوله مسلم و خدشه‌ناپذیری به نام «عمق استراتژیک» قائل هستیم و اگر این مقوله تردیدناپذیر است، چه‌قدر در وزارت امور خارجه برای حفظ و گسترش آن اهتمام داشته‌ایم؟ پیشدستی به جای انفعال، اصل قدرت ملی در حوزه بازدارندگی است همچنان که امیر مومنان (ع) فرمود؛ «با دشمنان بجنگید پیش از آنکه با شما بجنگند، به خدا سوگند با هیچ قومی در خانه‌اش نجنگیدند مگر اینکه او را خوار ساختند‌». مردم فلسطین به اعتبار خیانت برخی سران خود در گذشته اکنون حقیقت این کلام حکیمانه را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند. سازش‌طلبی فردی با مختصات یاسر عرفات و اتکای محض او به مذاکرات دوره‌ای، نه تنها کمترین حقی را برای ملت فلسطین اعاده نکرد و موجب گستاختر شدن اشغالگران شد، بلکه حتی به قیمت جان خود وی تمام شد.
صادق زیباکلام هم در بخشی از سرمقاله شرق یا تیتر «پیروزی اخلاقی حماس» آورده است: بر خلاف تصور اسراییلی‌ها، آتش خشم فلسطینی‌ها در نتیجه ازبین‌رفتن خانه و کاشانه‌شان و با وجود ازدست‌دادن عزیزانشان، به‌جای اینکه به سمت «حماس» برود اتفاقا به سمت اسراییلی‌ها رفت. بمباران شدید مناطق مسکونی به‌جای اینکه باعث ترس و وحشت فلسطینی‌ها شده و آنان را به پای میز مذاکره و پذیرش آتش‌بس سوق دهد، نتیجه عکس به‌بار آورده است. از یک‌سو عزم و اراده ساکنان «غزه» را در دفاع از سرزمینشان و در نتیجه ادامه راکت‌پراکنی، استوار‌تر کرده و از دیگرسو، بغض، کینه و نفرت آنان از اسراییلی‌ها را افزایش داده است. «از‌قضا سرکنگبین، صفرا فزود» و «روغن بادام» «خشکی» به بار آورده است. از قضا گلوله‌باران‌ها، کشته‌شدن‌ها، خراب‌شدن منازلشان روی ساکنینشان، آوارگی، بی‌آبی و بی‌غذایی، آنگونه که اسراییلی‌ها تصور می‌کردند که باعث شود مردم، راکت‌پراکنی «حماس» را مسوول و مقصر بدانند و شکاف بین مبارزان و توده مردم به وجود بیاید، نتیجه دیگری به بار آورده است. برداشت بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی که در «غزه» هستند حکایت از آن دارد که محبوبیت «حماس» در میان مردم «غزه» -با وجود همه اتفاقات اخیر- افزایش هم یافته است.
هیچ‌یک از رسانه‌های بین‌المللی حتی یک مورد نتوانستند گزارش کنند که یکی از ساکنان «غزه» از «حماس» خواسته باشد، موشک‌های خود را به سوی سرزمین‌های اشغالی پرتاب نکنند تا اسراییل هم دست از حملات خود بردارد.
شکست اخلاقی اسراییلی‌ها را به شکل دیگری هم می‌توان ملاحظه کرد. آن‌ها از مردم «غزه» خواسته‌اند که محله‌ها و مناطق مشخصی را تخلیه کنند اما فلسطینی‌ها این کار را هم حاضر نشدند انجام دهند و با وجود گلوله‌باران خانه‌هایشان، حاضر به تخلیه مناطق مورد درخواست اسراییلی‌ها نشدند. به عبارت دیگر، ساکنان «غزه» حاضر نشده‌اند «حماس» را تنها بگذارند و حتی بالا‌تر از آن، عملا خودشان را سپر «حماس» و مبارزان مقاومت کرده‌اند.
نتیجه آنکه اگر اسراییلی‌ها خواسته باشند «غزه» را به اشغال درآورند، ناگزیر هستند خانه‌به‌خانه و کوچه‌به‌کوچه، «غزه» را تصرف کنند. «غزه» اگرچه از بُعد مسافتی منطقه بزرگی نیست اما اشغال آن یعنی کنترل باریکه‌ای که طول آن به اندازه تهران تا کرج است و عرض آن به اندازه تجریش تا میدان ونک. در چنین محدوده‌ای نزدیک به دومیلیون‌نفر زندگی می‌کنند که جملگی در یک نکته متفق‌القول هستند: دشمنی با اسراییل! اسراییلی‌ها هیچ تمایلی به اشغال «غزه» ندارند و این اقدام برای آنان یادآور سال‌هایی بود که هرروز با دومیلیون فلسطینی درگیری داشتند.
زاویه دیگری که پیروزی «حماس» را نشان می‌دهد موضوع آتش‌بس است. برخلاف اسراییلی‌ها، «حماس» که می‌بیند از حمایت مردمش و البته حمایت افکار عمومی جهانی برخوردار است هیچ اصرار و عجله‌ای برای پذیرش آتش‌بس ندارد. برعکس، این اسراییلی‌ها هستند که بدون به ‌دست ‌آوردن هدف اصلیشان، خواهان یک‌جور خروج آبرومندانه از مهلکه هستند. اما «حماس» یک فهرست بلندبالا شامل دست‌کم ۱۰خواسته به مصری‌ها داده که بند اول آن، برداشته ‌شدن محاصره «غزه» است. بندهای دیگر نیز هرکدام برای اسراییلی‌ها ایضا مصیبت‌بار است؛ از آزادی رهبران «حماس» گرفته تا لغو محدودیت ورود و خروج از «غزه» و.... در ‌‌نهایت باید به تلفات اسراییلی‌ها اشاره داشت.
گفته می‌شود، دست‌کم ۲۸ نظامی کشته شده‌اند. این برای اسراییلی‌ها تلفات بسیار سنگینی به شمار می‌رود. فراموش نکنیم اسراییلی‌ها برای آزادی «گیلعاد شلیط» که سربازی ساده بیش نبود، حاضر به آزادی بیش از هزار زندانی فلسطینی شدند. در خبر‌ها رسما اعلام شده یک افسر هم به دست فلسطینی‌ها افتاده است. حتی اگر او زنده نباشد و جسدش را یافته باشند باز هم اهرم خوبی برای معامله با اسراییلی‌هاست. مجموعه این ملاحظات سبب شده اسراییلی‌ها تمایل خیلی بیشتری برای برقراری آتش‌بس داشته باشند تا فلسطینی‌ها. البته گفتن این حرف از نظر انسانی و عاطفی سخت است اما فلسطینی‌ها چیز بیشتری برای از دست ‌دادن ندارند. عملا هرچه داشته‌اند مورد هجوم اسراییل قرار گرفته، پس اصراری برای برقراری آتش‌بس ندارند. زندگی در زندان بزرگی به نام «غزه محاصره‌شده»، خیلی برای ساکنان آن شیرینی ندارد که خواسته باشند به هر قیمتی دوباره به ثبات، آرامش و آتش‌بس برسند.

No comments:

Post a Comment