گِردِ آئینهء ضمیر جهان - گَردو خاک و غبار میبینم (شاه نعمت الله ولی)
هموطنان در داخل کشور میگویند گویا قرار نیست نفس راحت بکشیم؛
اگر تا سال گذشته آلودگی هوا ناشی از سوختن بنزین های آلاینده مقصر اصلی
بود، حالا که آن مشکل تا حدود زیادی مرتفع شده، مشکلی جدید از راه رسیده
که شواهد و قرائن از تقویت آن در آینده خبر میدهند ولی هنوز ریشه یابی
نشده و منشا آن کشف نشده است!
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که با پایان یافتن ماه مبارک رمضان و
پیوستن تعطیلات دو روزه عید سعید فطر به دو روز نیمه تعطیل و تعطیلِ پنج
شنبه و جمعه، بسیاری از ساکنان دو کلانشهر پرجمعیت تهران و کرج ترجیح
دادهاند به مسافرت بروند، از راه رسیدن موج جدیدی از گرد و غبار موجب شده
که هوای این دو شهر در وضعیت ناسالم قرار گیرد.
گرد و غباری که چندی پیش با وقوع توفان تهران، روز پایتخت پر جمعیت را
به شب تبدیل کرد و بسیاری را به شوک فرو برد، چند روزی است که بار دیگر
میهمان تهران، کرج و شهرهای ریز و درشت پیرامون آنها شده و محدوده دید
افقی را تا حدود زیادی کاهش داده اما هنوز کسی نمیداند که منشا آن کجاست و
برای رفع آن چه تدابیری باید اندیشیده شده و به کار بسته شود.
اگر تا سال گذشته، هوای غبار آلود تبدیل به شاخصه تقریبا ثابت آب و هوای
استانهای خوزستان، ایلام، بوشهر، کرمانشاه، کردستان و دیگر نقاط واقع در
غرب، جنوب غربی و جنوب کشور شده و بدین ترتیب، تجربه تلخ سالیان متمادی در
استان سیستان و بلوچستان، تازه در نقاط دیگر کشور قابل لمس شده بود، اکنون
نه تنها در آن نقاط وضعیت بهبود نیافته، بلکه این مشکل به دو استان پر
جمعیت تهران و البرز هم سرایت کرده است.
این در حالی است که از یکسو فرو رفتن تهران و کرج در گرد و غبار در
شرایطی بروز میکند که خبری از گرد و غبار وارداتی از کشور همسایه، عراق،
در میان نیست و از سوی دیگر، معضل آلودگی هوای این شهرها که به ترافیک بیش
از نیمی از خودروهای کشور در بطن این شهرها مرتبط میشد هم، به رغم بهبود
یافتن، هنوز کاملا مرتفع نشده و تا حدودی برقرار است.
به عبارت بهتر، اگر تا پیش از این میشد گرد و غبار را به گردن خشک شدن
سرزمین های واقع در عراق و توقف مالچ پاشی در بیابان های این کشور بعد از
ساقط شدن دولت صدام انداخت و با نگاه مسئولانه، سهم کمی هم برای بی
مسئولیتی خودمان در خشک شدن حوزه های آبگیری چون تالاب هورالعظیم در
خوزستان قائل شد، حالا میتوان مدعی شد که عملکرد سالهای گذشته خودمان در
کنار خشکسالی رقم خورده، کاری کرده که در تولید گرد و غبار به خودکفایی
برسیم!
اکنون از یکسو دریافتهایم که در آستانه دوران خشکسالی جدیدی هستیم و
اثرات این دوران کم بارش را با کمبود آب به وضوح درک کرده و انتظار سخت
گیری بیشتر مام طبیعت در سالهای آتی را میکشیم و از سوی دیگر میبینیم که
در اثر این اتفاق و بی توجهی ما نسبت به پیش بینی ها، اینقدر بر وسعت
بیابان های مان افزوده شده که با اندک تغییرات جوی ممکن است توفان های
سهمگینی به راه افتاده و بر ما بتازد، یا دست کم، گرد و غبار بخشی همیشگی
از زندگیمان در سالهای آتی شود.
نیم نگاهی به وضعیت روز گذشته هوای تهران از نظر آلودگی نشان میدهد که
پایتختِ خلوت شده و کم رفت و آمدتر، با رسیدن شاخص آلودگی هوا به شرایط
«ناسالم»، اوضاع نامطلوبی را تجربه کرده و از کرج هم خبر میرسد که ساکنان
این دیار چند ملیتی نیز در شرایط چه بسا نامطلوب تری قرار دارند؛ در حالی
که هیچ گزارشی از چرایی رقم خوردن این رویداد در دست نیست که بتوان به آن
استناد کرد و مدعی بود که ریشه این گرد و غبارها معلوم شده است.
حال اگر به این مجموعه، تجربه بسیار ناموفق علت یابی و تلاش برای رفع
مشکل گرد و غبار غلیظ در دیگر نقاط کشور را بیفزاییم، در خواهیم یافت که
افق بسیار نامطلوبی مقابلمان ترسیم شده است؛ افقی که با توجه به آغاز
دوران خشکسالی جدید در کشور، بحرانی تمام عیار ترسیم میکند که اگر قصد
مواجهه با آن را داشته باشیم، هر روزی که سپری میشود را باید صرف تحقیق و
بررسی این موضوع و چگونگی مقابله با آن کنیم اما گویی به خواب فرو
رفتهایم.
بدین ترتیب دور نیست زمانی که در اثر تداوم این روند و احتمالا شدت
گرفتن آن، به جایی برسیم که از هفتاد و پنج میلیون جمعیت کشور، تنها
محدودی از شر گرد و غبار در امان باشند و ببینیم که این پدیده توانسته
سلامتی، محیط زیست، کشت و زرع، دامداری، اقتصاد و هر آنچه برای تداوم حیات
کشور مهم است را تحت تاثیر خود قرار داده و بلایی بر سرمان آورد که هیچ
دشمن و تحریمی نتوانسته و نخواهد توانست!
No comments:
Post a Comment