Sunday, 22 June 2014

رئيس جمهور آدم حسابي چه کسي است؟


   رئيس جمهور آدم حسابي چه کسي است؟


شیخ جعفر شجونی از روحانی، «‌‌رئیس جمهوری که نصف رأی مردم را دارد» خواسته است تا از سمت خود استعفا دهد تا یک رئیس جمهور آدم حسابی بیاوریم.
ابتکار به سخنان جعفر شجونی درباره رئیس‌جمهور واکنش نشان داده و نوشته: رئیس جمهور از زمانی دوره ریاستش بر قوه مجریه آغاز می‌شود که حکمش توسط رهبر انقلاب تنفیذ و در صحن علنی مجلس سوگند یاد کند. بدین ترتیب هنوز دولت روحانی به یک سالگی خود نرسیده است که عده‌ای به دنبال برگزاری انتخابات مجدد بعد از استعفا دادن روحانی هستند. یکی از اعضای جنجالی جامعه روحانیت مبارز تهران در گفت‌وگویی به سید رأی روحانی اشاره کرده و گفته است که یکسری زن بی حجاب به روحانی رأی دادند تا بعد از آن حجاب از سر خود بردارند.
اینکه چگونه آقای شجونی می‌خواهد رئیس جمهور بیاورد، جای خود و اینکه چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که یکسری زن بی حجاب به  روحانی رأی داده‌اند هم به جای خود، من می‌خواهم در این نوشتار به این بخش از سخنان شجونی بپردازم، که رئیس جمهور آدم حسابی به نظر شجونی چه کسی است؟
با بررسی نظرات شیخ شجونی طی سال‌های گذشته می‌توانیم پی به این معنا ببریم که او هیچ کدام از رؤسای جمهور بعد از رحلت امام را آدم حسابی نمی‌دانسته است. شجونی یک زمانی از نزدیکان‌ هاشمی رفسنجانی بود و این نزدیکی در دهه 60 و اوایل دهه 70 تبلور بیشتری داشت ولی بعد از آن او و آیت‌الله دچار اختلاف شدند و‌  هاشمی رفسنجانی تبدیل به رئیس جمهور نامحبوب، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران شد.تکلیف خاتمی هم که از همان ابتدا روشن بود و شیخ، از همان روز اول آبش با رئیس جمهور اصلاحات در یک جوی نرفت و شجونی در هر منبر و هر جلسه‌ای باب انتقاد از رئیس جمهور را باز می‌کرد. این شیخ اصولگرا در مورد احمدی نژاد نیز رفتاری همچون‌ هاشمی رفسنجانی داشت. از مدافع تمام قد تبدیل به یک منتقد بی رحم شد و کار به جایی رسید که امروز اعتقاد دارد احمدی نژاد مرده است و نباید در مورد او صحبت کنیم. نظر او در مورد روحانی را نیز که در ابتدای این نوشتار خواندید، حالا باید از شیخ شجونی پرسید که رئیس جمهور آدم حسابی کیست؟‌
هاشمی با آن سابقه در ریاست قوه مقننه و فرماندهی جنگ، آدم حسابی نبود، خاتمی که سابقه نمایندگی مجلس و وزارت را در کارنامه داشت، به درد ریاست جمهوری نمی‌خورد، احمدی نژادی را هم که خودتان بزرگ کردید را مرده می‌دانید و امروز روحانی که عضو جامعه روحانیت است و سابقه بسیار در انقلاب دارد را هم لایق ریاست جمهوری نمی‌دانید. لطفا می‌شود بگویید در این مملکت 70 میلیونی چه کسی لیاقت ریاست جمهور دارد؟ با این طرز تفکر شما هیچ کس حق نزدیک شدن به این پست را ندارد مگر اینکه شما و دوستانتان آن را انتخاب کرده باشید. به یاد دارم قبل از انتخابات ریاست جمهوری، شما در گفت‌وگویی گفته بودید که کاندیدای اصلح حسین شریعتمداری است و من وی را به دیگر کاندیداهای مطرح ترجیح می‌دهم. با این سخن شما شاید مردم متوجه شوند، آدم حسابی برای پست ریاست جمهوری از نظر شما کیست.
آرمان دیگر روزنامه هوادار دولت هم در مطلبی با تیتر «سلامی بر دیر بیدار شده‌های سیاسی» در‌باره خاستگاه سیاسی رئیس‌جمهور نوشته: پروژه جدید تندروها کلید خورد؛ در ابتدا باید سلام و صبح بخیری به دیر بیدار شده‌های عرصه سیاست کرد که تا امروز متوجه نشده‌اند عضویت در جامعه روحانیت به معنای اصولگرا بودن نیست و اعضای قدیمی این تشکل فراجناحی هیچگاه خود را اصولگرا به معنای رایج این روزها ندانسته و نمی‌دانند. حسن روحانی عضو جامعه روحانیت است و نباید شکی در آن داشت. او هیچ گاه عضویت خود در این تشکل را رد نکرده و بعضا به این موضوع افتخار هم کرده است. پس از انتخابات و اتفاقات سال 88، تعدادی از اعضای جامعه روحانیت ترجیح دادند حضور کمتری در جلسات این تشکل داشته باشند که ار جمله آنها می‌توان به حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری و حجت‌الاسلام حسن روحانی اشاره داشت.
چندی پیش در همین رابطه یك عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: آقایان‌ هاشمی، ناطق نوری و روحانی از پس از انتخابات در جلسات این جامعه شركت نمی‌كنند. این عدم حضور به علت اختلاف نظرشان با اعضای جامعه در مورد انتخابات است. حسین ابراهیمی افزود: نظر این افراد در مورد انتخابات ریاست جمهوری با نظر دیگر اعضا متفاوت بود و از آنجایی‌كه در رای‌گیری صورت گرفته برای اعلام حمایت از نامزدهای شركت‌كننده در این انتخابات نظر آنها تامین نشد، دیگر در جلسات جامعه روحانیت مبارز شركت نمی‌كنند.
در اردیبهشت سال 89 هم سخنگوی وقت جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به سؤالی در مورد وضعیت حضور آیت‌ا‌لله امامی کاشانی، حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری و حجت‌الاسلام حسن روحانی در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، با بیان اینکه این افراد همچنان در جلسات حضور نمی‌یابند، گفت: هیاتی که قبلا در این زمینه انتخاب شده بود، قرار است با این سه نفر دیدار کند تا نقطه نظرات آنها گرفته شود که این دیدار یا انجام نشد یا هیچگاه خبر آن به بیرون درز پیدا نکرد. سخنگوی فعلی جامعه روحانیت مبارز هم در آبان ماه سال گذشته گفت: حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری تاکنون تمایلی را برای شرکت در جلسات از خود نشان نداده و حضور وی به نوعی منتفی است اما دکتر روحانی برای حضور مجدد در جلسات این جامعه ابراز تمایل کرده است.
اکنون شاید بیش از 5سال از آن روزهایی که دکتر حسن روحانی تمایلی برای حضور در جلسات جامعه روحانیت از خود نشان نمی‌داد گذشته است هر چند برخی اعضای جامعه روحانیت با او دیدارهایی داشته‌اند اما گلایه‌ها چه بود و علاوه بر آن، مشغله کاری او که اکنون مدیریت اجرایی کشور را در مقام رئیس جمهور برعهده دارد بر آن افزوده شده و همین موضوع عملا او را از حضور در جلسات جامعه روحانیت بازداشته و می‌دارد.
اما چه شده که بعد از این همه مدت خبرگزاری فارس که تمام تلاش خود را تا پیش از این مصروف انتقاد از دکتر روحانی کرده بود، اکنون به یاد آورده که او عضوی از جامعه روحانیت است و روز گذشته تلاش‌ زیادی کرد تا این عضویت را برای همگان یادآوری کند. دو گمانه درباره دلایل این اقدام می‌توان پیش‌بینی کرد: نخست اینکه آنها در تلاش هستند گذشته را جبران و حسن روحانی را رئیس جمهوری برخاسته از دل جریان اصولگرایی بنامند اما او که بخوبی با ذات و مشی اصولگرایان آشناست بارها در سخنرانی و مصاحبه‌های خود این تلاش‌ها را ناکام گذاشته چنانکه چندی پیش اظهار داشت: «حزب و جناحی در کشور ما وجود ندارد، بلکه همه اینها الفاظ هستند. من از اول نهضت اسلامی یعنی از مهر ۱۳۴۱ از زمانی که ۱۳، ۱۴سال داشتم در سیاست حضور داشتم و در این عرصه فعال بودم و تمام جریانات کشور را خوب می‌شناسم. متأسفانه ما در کشور حزب نداریم، جناح به معنی واقعی کلمه متأسفانه نداریم و بحث‌هایی که مطرح است بحث‌های قبیله‌ای است. ممکن است دسته دسته گروه‌هایی جایی جمع شده باشند ولی کرکره پایین است و موقع انتخابات این کرکره‌ها بالا می‌رود، چراغ روشن می‌شود، فعالیت‌هایی انجام می‌شود و بعد از انتخابات دوباره این کرکره‌ها پایین می‌آید. ما تحزب به معنای واقعی در کشور نداریم‌».
این اظهارات رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که او تعلقی به جریان اصولگرایی در خود احساس نمی‌کند و نمونه اثبات شده آن برگزاری جلساتی با اعضای دو طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب است. اگرچه اصلاح‌طلبان به افشای این دیدارها پرداختند اما اصولگرایان مهر سکوت بر لب زدند تا شاید در زمانی افشای این جلسات در مسیر تضعیف یا به احتمال بسیار کم در مسیر تقویت دولت به کار آنها بیاید. گمانه دیگر این است که شاید آنها می‌خواهند اعتقاد به تحزب روحانی را به زیر سؤال ببرند و با یادآوری عضویت او در جامعه روحانیت چنین القا کنند که یک عنصر حزبی نمی‌تواند مخالفتی با تحزب داشته باشد که در این موضوع هم دکتر روحانی پاسخ خوبی به آنها داده است: «من مانعی نمی‌بینم که وزیری در کنار من بگوید من اصولگرا یا اصلاح‌طلب هستم، چراکه بیشتر این مسائل را الفاظ می‌دانم.
در این راستا، اصولگرایی خیلی مهم نیست، بلکه وصول‌گرایی مهم است. ما همه آرمان‌هایی داریم و دستیابی به این اصول و آرمان مهم است. برای من مهم نیست که همکاران من، سوابق آنها از لحاظ تشکیلاتی و وابستگی جناحی چگونه باشد، آنچه که مهم است تعهد به نظام، مردم، تخصص، دست‌پاکی، فداکاری، ایثارگری و داشتن برنامه است. مهم نیست که سوابق گذشته آن فرد چه می‌گوید‌».
این بازی در تاریخ می‌ماند
خراسان در مطلبی با تیتر «فوتبالیست‌ها هم نشان دادند ما می‌توانیم» بازی با آرژانتین را این گونه گزارش داده است: ورزشگاه مینیه‌رو شهر بلوهوریزونته برزیل، ماکت کوچکی از ایران در مصاف با آرژانتین پرستاره و پرادعا به حدس و گمان پیش‌بینی‌ها و بنگاه‌های شرط‌بندی هیچ شانسی برای برد برابر آلبی سلسته مشهور نداشت. سوت شروع بازی توسط داور پراشتباه صرب آغاز استرسی کشنده و طولانی بود برای تک‌تک ایرانیان حاضر در ورزشگاه و میلیون‌ها ایرانی که پای‌گیرنده‌ها نشسته بودند و شاید عده‌ای برای بد نباختن دعا می‌خوانند و ذکر می‌گفتند.
ملی‌پوشان اما با اعتماد به نفس و انگیزه بالا و بدون ذره‌ای ترس و استرس برابر لیونل مسی نامدار و یارانش قد علم کردند. حقیقی با 2 واکنش عالی در نیمه اول ضربات هیگواین و آگرو را مهار کرد و ملی‌پوشان جانانه ‌جنگیدند و دفاع ‌کردند تا نیمه اول بدون گل تمام شود. نیمه دوم ایران مردانه‌تر از همیشه جنگید؛ آنقدر جانانه و تحسین‌برانگیز که لحظاتی ورزشگاه پر از تماشاگر آرژانتینی از سکوت کر شد! ضربه سر دیدنی قوچان‌نژاد دقیقه 50 لرزه به تن یاران مسی انداخت. 3 دقیقه بعد دژاگه در محوطه جریمه با خطای محرز مدافع آرژانتین سرنگون شد اما داور صرب پنالتی نگرفت.
ضربه دیدنی دژاگه دقیقه 67 با نوک انگشتان دروازه‌بان آلبی سلسته به کرنر رفت و در دقیقه 85 پاس زیبای جهانبخش به گوچی رسید و ضربه خوب توسط دروازه‌بان دفع شد. در دقایق پایانی بازی که بازیکنان ایران با جان و دل از دروازه دفاع می‌کردند تا یک امتیاز از تاریخی‌ترین دیدارشان بگیرند مسی زهرش را ریخت و تیر خلاص را با کمک داور پر اشتباه به قلب یوز زد اما دنیا به افتخار ملی‌پوشان ایران کلاه از سر برداشت و هورا کشید.
علی عالی در بخشی از یادداشت خود برای روزنامه اعتماد با تیتر «‌تیم دوست داشتنی» به نقش کی‌روش در موفقیت تیم ملی پرداخته و نوشته: یكی از دوستان رسانه یی نوشته: «همه چیز را كنار بگذاریم. در هر حوزه یی، سواد داشتن، خیلی خوب است. كارلوس كی روش باسواد است و نگاه روشنِ تاكتیكی دارد. در هر حوزه یی، احترام به آدم‌های باسواد و خلاق بگذاریم. در هر حوزه یی، خلاقیت كه به سواد اضافه شود: لرزه‌های بزرگ ایجاد می‌شود. آقای كی روش: سپاس. شما هم سواد داری و هم خلاقیت. آقای كی روش: سپاس. » این شاه كلید جام و درس بزرگ كی روش به مردم ایران بود. با «سواد» می‌توان هر سدی را شكست، با «سواد» می‌توان به هر قله‌ای رسید حتی اگر ده‌ها سال از لحاظ علمی و فرهنگی عقب باشیم. فقط پیش خودتان فكر كنید چند وقت بود برای «فوتبال» تا این میزان استرس نداشتید، خوشحالی نكرده بودید و از شكستش ناراحت نشده بودید. بازی‌های ایران در جام برای همه ما كلاس خصوصی بود، چه مدیرانی كه «منافع مردم» را باید در نظر بگیرند و چه «ما»یی كه می‌خواهیم زندگی مناسبی داشته باشیم.
بیژن ذوالفقارنسب، مربی پیشین تیم ملی در یادداشتی با تیتر «‌برای تاریخ» برای روزنامه شرق نوشته: بازی مهمی که چندین ماه منتظر آن بودیم، بالاخره فرارسید و خدا را شکر، سربلند از زمین خارج شدیم. اغلب پیش‌بینی‌ها از گلباران ‌شدن تیم ایران حکایت می‌کرد و اینکه شروع آتش‌بازی «مسی» و یارانش از چه دقیقه‌ای آغاز خواهد شد، اما بار دیگر به جهانیان اثبات کردیم که فوتبال، ورزشی غیرقابل‌پیش‌بینی است و تیم‌های به‌ظاهر ضعیف هم با تکیه بر عزم و جسارت خود می‌توانند یقه تیم‌های بزرگ را بگیرند و آنها را به مخمصه بیندازند.
«یوزها»؛ در تمام بازی دلاورانه و با تمام وجود بازی کردند و در تمام دقایق، دلاورانه و بدون ترس از حریف صاحب‌نام خود جنگیدند. روحیه بازیکنان ما هر لحظه بیشتر می‌شد و با اعتمادبه‌نفس غافلگیرکننده‌ای بازی کردند. با شروع نیمه‌دوم تیم ایران اعتمادبه‌نفسش بیشتر شد و توانست بازی را به میانه میدان برده و، بازی را از حالت یکطرفه خارج کند و حتی موقعیت‌های خوب و حملات زهرداری را سازماندهی و اجرا کنند و شاید اگر داور؛ پنالتی را می‌گرفت، شاید می‌توانستیم حتی برنده بازی باشیم یا حداقل، با یک امتیاز زمین را ترک کنیم. در تمام دقایق بازی، مثلث نکونام، حاج صفی و پولادی؛ به‌ خوبی «مسی» را کنترل کردند و تنها در صحنه گل بود که بازیکنان ما، لحظه‌ای از بازیکن استثنایی جهان غفلت کردند. تیم ما در کل بازی، از نیمه زمین با تمام 11نفر دفاع کرد، حتی قوچان‌نژاد در طول 90دقیقه زمانی که حریف صاحب توپ بود در زمین ما بود و به‌خوبی در «پرس» ستاره‌های رقیب مشارکت می‌کرد. بازیکنان تیم‌ملی در این بازی نشان دادند که اگر روحیه داشته باشند می‌توانند کارهای بزرگی انجام دهند و با این بازی، امید برای غلبه بر بوسنی را زنده کردند. به‌طور قطع این بازی برای کارشناسان بین‌المللی هم جالب‌توجه بود و برای همیشه این بازی تاریخی در گنجینه خاطرات خوش و غرورآفرین ایرانیان، باقی خواهد ماند.
ایران، عراق و عربستان
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با تیتر «ابرقدرت واقعی» به نقش مرجعیت در حوادث اخیر عراق پرداخته و نوشته: ماجرای ‌«داعش» در عراق را از نگاهی غیر از آنچه تاكنون تحلیل شده است نیز می‌توان تحلیل كرد؛ ورود مرجعیت به صحنه و نقش بر آب شدن نقشه‌های عوامل پشت پرده تهاجم تروریست‌ها به عراق.
طراحان تهاجم ‌داعش‌ به مناطق شمال غرب عراق، از اختلافات موجود میان نخست‌وزیر این كشور، احزاب، فعالان سیاسی و سایر صاحبان نفوذ خبر داشتند و به همین دلیل، منتظر اعلام نتایج انتخابات مجلس ماندند تا شاید این انتخابات، كار را برای آنها آسان كند. ولی بعد از آنكه دیدند گروه نوری مالكی بیشترین كرسی‌های مجلس را به دست آورد، تهاجم تروریستی به عراق را بهترین گزینه تشخیص دادند زیرا در محاسبات خود به این نكته فكر كردند كه شكست رقبای نوری مالكی می‌تواند عاملی باشد برای آمادگی آنها جهت استقبال از ورود ضربه‌های بعدی به دولت و شخص نخست‌وزیر و كناره‌گیری او از قدرت به نفع رقبا.
انتخاب زمان حمله داعش به عراق،‌ با این محاسبه صورت گرفت، ولی نه تنها این محاسبه دقیق نبود بلكه بسیار جاهلانه و ناشی از عدم شناخت آمران و طراحان این حمله از مؤلفه‌های قدرت در عراق بود. آنها با تكیه بر محاسبات سیاسی محض به نتیجه مطلوب و مورد نظر خود رسیده بودند، در حالی كه بافت فكری جامعه عراق دارای ویژگی‌هایی بالاتر از این محاسبات خشك است.
جوان به «توافق استراتژیك امریكا و عربستان» درباره عراق و حوادث منطقه اشاره کرده و نوشته: شتاب تحولات و پیچیدگی آنها در پرونده‌های مصر، سوریه و عراق و لبنان، موجب شد تا در شش ماه گذشته اولویت‌ها و رویكرد‌های امریكا و عربستان در نقطه تقابل قرار گرفته و مقامات سعودی با صراحت از سیاست‌های امریكا در منطقه اعلام نارضایتی كنند.
شدت و اوج این تعارض سیاست منطقه‌ای در سوریه شكل گرفت. سعودی‌ها از همان ابتدای اشغال عراق با گزینه‌های امریكا در این كشور مخالفت كرده و حكومت شیعیان را قابل تحمل ندانسته و آن را یك بدعت از سوی امریكا ارزیابی كردند كه موجب تقویت حضور و نفوذ ایران شده است. لذا طی سال‌های پس از سقوط صدام و حكومت‌های ناشی از انتخابات و وزن سیاسی احزاب، همواره با قدرت یافتن شیعیان دشمنی و كینه‌ورزی كرده‌اند.
هادی محمدی نویسنده این یادداشت با طرح این فرضیه که آمریکا قصد از دست ندادن عربستان به عنوان متحد خود را ندارد نوشته: حاصل این ارزیابی و بررسی‌ها دو توافق استراتژیك را شكل داده است. در مصر، عربستان و امارات تسلیم رویكرد و خواسته‌های امریكایی و مدیریت آن خواهند بود و ژنرال سیسی هم از زحمت ژست‌های ضدامریكایی خلاص خواهد شد و مناسبات دو طرف سامان می‌گیرد. شاه بیت توافق فوق در عراق است كه امریكا به ادبیات و سیاست‌های مطلوب عربستان تسلیم می‌شود و در مقابل حكومت شیعیان خواهد ایستاد و حمایت از داعش و تروریسم كه تا به حال در قالب سیاست‌های اطلاعاتی و امنیتی به اجرا در می‌آمد، به شكل علنی تأیید خواهد شد. اوباما با سخنرانی روز جمعه و ژنرال دمپسی و‌هاگل در نشست استماع كنگره، از تروریست بودن داعش عبور كرده و آن را نماد اعتراضات اهل سنت معرفی كردند و راه حل بحران عراق را نیز حذف مالكی و مذاكره با تروریست‌ها و جریانات حمایت‌كننده آنها می‌دانند.
جالب‌ است كه با اعلام موضع صریح اوباما، مسعود بازرانی هم در كنار علاوی و نجیفی و عربستان، با وقاحت در مقابل نگاه مرجعیت ایران و شیعه ایستاده و جنگ فعلی عراق را علیه تروریسم نمی‌داند و آن را جنگ مذهبی و علیه سنی‌های عراق می‌داند. وی در مجموعه اقداماتی كه از چند روز اخیر شروع شده در مسیری قرار گرفته كه با دیگر چهره‌های مزدبگیر منطقه‌ای، به تهدیدی برای منافع و امنیت ملی ایران تبدیل می‌شود. با این توافق، امریكا هم‌پیمان اصلی خود در عربستان را حفظ و با پذیرش روش‌های سعودی، تروریسم تكفیری و وهابی را بخشی از راهبردهای منافع خود قرار خواهد داد و بر آن تأكید می‌كند.
آرمان روزنامه طرفدار‌ هاشمی رفسنجانی در مطلبی با تیتر «حمایت‌ هاشمی رفسنجانی از طرح دولت فراگیر در عراق» نوشته: در جلسه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزارش نظام اداری در تطبیق با سیاست‌های کلی و سیاست‌های برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه کشور، ابلاغی رهبری معظم انقلاب در زمینه نظام اداری و نقشه راه اصلاح نظام اداری به اطلاع اعضا رسید.
در ابتدای این جلسه،‌ هاشمی رفسنجانی، با اشاره به تحولات جاری در کشور همسایه، عراق گفت: تحرکات تروریستی اخیر در عراق، بسیار جدی و از ابعاد مختلف درخور تأمل، بررسی و هوشیاری است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدامات گروهک تروریستی داعش بعثی را در عراق، فتنه و توطئه‌ای ریشه‌دار و برنامه‌ریزی شده در کل منطقه توصیف کرد و گفت: دست‌های پشت پرده در حمایت‌های بی‌دریغ تجهیزاتی، درمانی و سیاسی از این گروهک توسط برخی کشورهای منطقه و خارج از منطقه، ابعاد این توطئه را علیه مردم عراق پیچیده‌تر کرده است.‌ هاشمی رفسنجانی، اجرای سیاست‌های اختلافی و تروریستی مشابه افغانستان در عراق را از جمله اهداف و سیاست‌های دشمنان داخلی و به ویژه خارجی مردم مسلمان عراق ذکر کرد و گفت: آتش‌افروزان و اختلاف‌افکنان و حامیان تروریست‌ها در عراق، نهایتاً خود به عنوان منجی وارد صحنه شده و سیاست‌ها و برنامه‌های خود را اجرایی می‌کنند.
وی طرح دولت فراگیر را در عراق و نقش علما و مراجع به ویژه آیت‌ا‌لله سیستانی در بسیج مردم و ایجاد اتحاد برای مقابله مردمی با گروهک‌های تروریستی را ستود و تنها راه مقابله با مشکلات جهان اسلام و حل بحران عراق را انسجام و وحدت داخلی و عدم دخالت بیگانگان ذکر کرد. در ادامه این جلسه، آقای شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور، گزارشی از آخرین وضعیت تحولات عراق و مقابله مردمی با گروهک تروریستی داعش بعثی را به اطلاع اعضا رساند.
عباس ملكی دیپلمات سابق ایرانی معتقد است که هنوز امید تنش زدایی بین ایران و عربستان هست. وی در گفت وگو با روزنامه «تعادل» گفته: منطقه گرایی علاج دردهای مزمن سیاست خارجی كشور است. اما اینكه دولت جدید تا چه اندازه آن را در دستور كارش قرار داده باشد، باید از خودشان پرسید. با این همه وبا وجود توجه مردمی در كشورهای عربی، به نظرم می‌رسد آسیای جنوب غربی بهترین منطقه برای این برای فعالیت‌های منطقه گرایانه است. اما منطقه گرایی درعین حال كه خوب است و فوایدی دارد، محدودیت‌هایی هم پیش می‌آورد. فوایدش این است كه شما در منطقه وسیع تری تصمیم می‌گیرید اما از آن سو چالش‌هایی هم دارد.
وی افزود: بین ایران و عربستان، ژئوپلتیك است كه مشكل درست می‌كند. ایران به هر حال به لحاظ فرهنگی و سنتی در منطقه نفوذ دارد، در عراق و بحرین و... در عراق ما كاری نكردیم كه معارضه جویی با عربستان نلقی شود، روش كار ایران عقلایی است. در عین حال در هیچ كشوری دخالت مستقیم نكردیم. ما واقعا در بحرین دخالت نكردیم. این نشان می‌دهد كه عربستان، ایران راخوب نمی شناسند و سعی هم نمی كند كه بشناسد. با همه این حرف‌ها اگر ما درست رفتار كنیم هنوز امید به تنش زدایی بین ما و عربستان است.
وی معتقد است كه به دلیل مشكلاتی كه در روابط ایران با كشورهای عربی وجود دارد، ایران باید به جای خاورمیانه، خود را به تدریج در مجموعه كشورهای «آسیای جنوب غربی» تعریف كند. وی در ادامه اظهار داشت: ما حجم وسیعی از نفوذ در مناطق دیگر یعنی در آسیای جنوب غربی داریم كه باید به آن فكر كرد. از اینجا تا غرب چین بدون استثنا هر چیزی می‌بینید، رنگ و بوی ایرانی دارد حتی در غرب چین، حسینیه‌ها كاملاایرانی است و نوشته‌های پشت مغازه‌ها در ارومچی و كاشغر، تاشغورخان همه به زبان فارسی است و همه تمدن این منطقه ایرانی است، دره بدخشان، تنگه واخان در افغانستان، رودخانه وخش، آمودریا، سیردریا.
وی ادامه داد: البته به این معنا نیست كه با كشورهای عربی رابطه خوبی نداشته باشیم. اما به نظرم ما تلاش خودمان راكردیم، مثلا در مورد مصر ما سال‌ها تلاش كردیم و هر بهانه یی آنها آوردند ما رفع كردیم. اما معلوم شد كه بقای حكومت‌های دیكتاتوری درمصر در این است كه روابط خوبی با ایران نداشته باشند.ملكی گفت: در مورد افغانستان هم بهترین كار این است كه ما اسكله یی به افغانستان اختصاص بدهیم و اجناس از مرز میلك در زابل بیاید و سرمایه گذاری شود. هندی‌ها هم خیلی علاقه مند به سرمایه گذاری در این موضوع هستند.
مدت‌هاست كه راه اندازی چنین طرحی منوط به رفع مسائل خیلی كوچك مثلادر گمرك و پلمب كانتینرها است. كدام كشور در دنیا چنین امكانی را دارد كه ما؟ نزدیك ترین دسترسی به آب‌های آزاد جهان برای افغانستان و كشورهای آسیای مركزی همین دریای عمان یعنی چابهارما است. چرا از این استفاده نكنیم؟ ما هم كشتیرانی داریم، هم خطوط ریلی و هم جاده یی و تركیب اینها قدرت بزرگی به ما می‌دهد. ملكی در پاسخ به این سؤال كه آیا مذاكرات میان ایران و امریكا به نتیجه یی برسد، فكر نمی كنید تغییری در روابط میان ایران و عربستان هم ایجاد كند؟ با اینكه عربستان از جمله كشورهایی است كه از این مذاكرات دلخور است و ابراز نگرانی می‌كند،گفت: به نظر من مذاكرات ما با امریكا و 5 +1 خوب پیش برود، این باید تاثیر مثبت بگذارد، بر خلاف نظر آنهایی كه فكر می‌كنند سعودی‌ها نگران هستند از اینكه نقش حیاتی خود را در منطقه از دست بدهد

No comments:

Post a Comment