آنچه در گفتگو میان جان کری
وزیرخارجه ایالات متحده آمریکا و نور المالکی در بغداد مطرح شد تشکیل دولتی
فراگیر از همه قطعات پازل قومی - ملیتی عراق در اوائل ماه ژوئیه جاری در
عراق به عنوان جایگزِن دولت کنونی به ریاست نوری المالکی است. امری که
خودبحود ناقوس حذف مالکی را به صدا دراورده است. تشکیل چنین دولتی اگر
همراه باکناررفتن مالکی از کرسی نخست وزیری نباشد آب بر آتش بحران نیست؛
بنزین بر آتش بحران است
سران اقلیم خودمختار کردستان نیز
در انتظار حلول همان روز هستند. امری که تحلیلگران نظام ایران را دچار
وحشت و هراس بسیار کرده است. تولد یک کردستان مستقل درخاک عراق درجوار
استان کردستان ایران!
وحشت سران نظام حاکم بر ایران از سومالیزه شدن عراق (!!)
روزنامه حکومتی "جمهوری اسلامی" در سرمقاله خود با تیتر «سفر وزیر خارجه
آمریكا و توطئه تجزیه عراق» نوشته: تلاش برای تجزیه عراق، هدف اصلی
آمران گروه تروریستی داعش به تهاجم گسترده علیه استانهای شمال غرب عراق
است. این واقعیت را سرانجام مسئولان اقلیم كردستان عراق همزمان با سفر جان
كری وزیر خارجه آمریكا به عراق به زبان آوردند.
هر چند از اولین روز تهاجم داعش به استانهای شمالی عراق این تصور در
اذهان ناظران سیاسی وجود داشت كه دستهای پشت پرده این تهاجم درصدد تجزیه
عراق هستند، لكن اكنون اظهارات هماهنگ مسئولان اقلیم كردستان عراق، این
تصور را به مرحله تصدیق رسانده و تردیدی در این توطئه چینی باقی نمانده
است.
مسعود بارزانی، رئیس منطقه كردستان عراق در مصاحبه با شبكه
آمریكائی سی. ان. ان گفت: عراق در حال فروپاشی آشكاری به سر میبرد و دولت
مركزی سلطه خود بر همه چیز را از دست داده است. وی افزود: "فروپاشی عراق
به خاطر ما نیست بلكه دیگران سبب این فروپاشی هستند. درحال حاضر زمان آن
فرا رسیده كه كردها، هویت و نقشه آینده خود را مشخص كنند." بارزانی در این
مصاحبه، فراتر هم رفت و هدف درونی خود را فاش كرد و ادامه داد: "استقلال
برای كردها یك رویا نیست و با وجود اینكه كردستان دو دهه است به صورت
مستقل اداره میشود اما كردها هیچگاه به تمایلشان برای تحقق استقلال
اشارهای نكردهاند." وی این هدف تجزیه طلبانه را با صراحت بیشتری اعلام
كرد و گفت: "ما در حال حاضر عراق جدیدی را میبینیم كه با عراق روزها و
هفتههای پیش فرق میكند. حوادث اخیر عراق نشان داد كه ملت كرد باید درحال
حاضر فرصت را غنیمت شمرده و آینده خود را مشخص كند."
بارزانی به وجود دستهای پشت پرده این ماجرا نیز ناخودآگاه اعتراف كرد و
گفت: ما موضوع استقلال كردستان را در گفتوگو با جان كری، وزیر خارجه
آمریكا كه به عراق سفر كرده مطرح میكنیم." این، یعنی تجزیه كردستان از
عراق، با آمریكا هماهنگ است، كما اینكه اعلام مخالفت بارزانی با ادامه
حكومت نوری مالكی نیز با آمریكا هماهنگ است. بارزانی در این زمینه نیز با
صراحت گفت: "اوضاع عراق بسیار پیچیده است و كسی كه مسئول این اوضاع است
باید كنار برود."
همزمان با رئیس اقلیم كردستان عراق، نخستوزیر وی نیز در گفت و گو با
"بی بیسی" سخنان مشابهی گفت. نیچروان بارزانی گفت: "تقریباً غیرممكن است
كه عراق به زمان قبل از اشغال موصل باز گردد. ضمن اینكه عربهای اهل تسنن
حق دارند كه یك منطقه ویژه مانند كردستان برای خود داشته باشند." وی،
سخنان رسانههای غربی و كشورهای عربی علیه مالكی را تكرار كرد و گفت: بعید
است با نخستوزیر "نوری المالكی" به راهكاری مناسب دست یابیم، وی افزود:
"البته نمیتوان انكار كرد كه داعش در بروز وضعیت كنونی موثر بوده اما فقط
موضوع داعش نیست. وضعیت فعلی نتیجه سیاستهای اشتباه بغداد در قبال مناطق
سنی نشین است." نخستوزیر اقلیم كردستان نیز در پایان اظهارات خود،
ناخودآگاه به توطئه تجزیه عراق اعتراف كرد و گفت: "به نظر ما، با توجه به
آنچه در موصل روی داده، بهترین وضعیت، ایجاد منطقه خودگردان سنی نشین
همانند شرایط ما در كردستان است."
هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق، كه وی نیز كرد است، گفت: عراق به سوی
یك نظام فدرالی گام بر میدارد. وی در مصاحبهای مطبوعاتی افزود: "مسیر
تحقق نظام فدرالی منحصر به منطقه كردستان نیست، بلكه در آینده همه مناطق و
استان های دیگر عراق را در بر خواهد گرفت."
منظور هوشیار زیباری از منحصر نبودن نظام فدرالی به منطقه كردستان این
است كه عراق باید به سه بخش تقسیم شود؛ كردستان، منطقه شمال غرب برای اهل
سنت و منطقه جنوب برای شیعیان. این طرح قبلاً در قالب تجزیه عراق به سه
كشور با همین مختصات توسط دشمنان این كشور مطرح شده بود و هدف آنان تقسیم
عراق به كشورهای كوچكی بود كه هر كدام لقمه چربی برای قدرتهای استعماری
باشند و زیر سلطه نگهداشتن آنها كار دشواری نباشد.
حسین احمدی استاد
روابط
بینالملل در شرق به «خطر سومالیزه شدن عراق» پرداخته و نوشته: اگر گروه
تروریستی داعش موفق شود از اشتباهات حداقلی دولت نوری مالکی استفاده و
بهرهبرداری سیاسی کند و از یک گروه ضدانسانی خود را بهعنوان نماینده
اکثریت سنی کشورهای عرب منطقه معرفی کند آنگاه باید شاهد گسترش اندیشه و
نفوذ سیاسی این گروه تروریستی در عراق و دیگر کشورهای عرب منطقه باشیم که
موازنههای قدرت را به نفع کشورهایی همچون عربستان سعودی و قطر تغییر
خواهد داد. به نظر میرسد کشورهای فوق اگر موافقتی علنی هم با این گروه
نداشته باشند در پنهان از بازیگری آنان در منطقه با این استراتژی حمایت
میکنند چراکه منافع ایدئولوژیک تکفیریهایداعش با عربستان و قطر نهتنها
در تضاد نیست بلکه موازی هم است.
حمایت آمریکا از دولت مالکی نباید انتقادات جدی را در پی داشته باشد.
دولت فعلی عراق محصول دموکراسی است که آمریکا به دنبال آن بود؛ دولتی
ائتلافی متشکل از 22 حزب است که مشروعیت سیاسی و دموکراتیک دارد. انتخابات
اخیر هم تأییدی بر این سازوکار دموکراتیک است. اینکه اگر کسی رای کمتری
داشت باید دست به اسلحه ببرد با دموکراسی منافات دارد. موفقیت سلفیهای
داعش، حیطه نفوذ آنها را فرامنطقهای خواهد کرد و اولین گروه تروریستی
خواهند بود که سازماندهیشده با منابع نفتی و از مرزهای مشخصی عملیاتهای
متعددی را پیریزی میکنند. در این معادله منافع آمریکا و متحدان غربی آن
مورد تهدید جدی است. در این میان حمله
محدود
هوایی واشنگتن به مواضع تروریستهای داعش پذیرفتنیتر از حمله 2003
آمریکا به عراق است. در کنار نیروی هوایی آمریکا که میتواند پیشرفت داعش
را متوقف کند، ایالات متحده باید به متحدان عرب خود خصوصا عربستان سعودی و
ترکیه برای حل سریع بحران فشار بیاورد. دولت و مردم عراق نیز باید
کثرتگرایی و حقوق مدنی را بپذیرند تا ابزارهای لازم و مناسب به دست
گروههای تروریستی و سلفی- تکفیری نیفتد. تعلل و مماشات از طرف آمریکا و
دیگر کشورها، عراق را به سومالی دیگری تبدیل خواهد کرد.
محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان و اردن هم در یادداشتی در آرمان
هشدار داده است که «داعش سرریز میشود». وی در این باره نوشته: پدید آمدن
گروهكهایی مانند داعش را میتوان به صورت مستقل از تحولات اخیر در
كشورهای خاورمیانه مورد بررسی قرار داد ولی این پدیده به هیچوجه خارج از
شكلگیری جریانات افراطی در تحولات سه سال اخیر نیست؛ بسیاری از آگاهان بر
این باورند داعش گروهكی منشعب شده از جریانهای تروریستی مانند القاعده
است. این گروهك با اینكه افكار تروریستی که دارد بیشترین تنوع قومیتی و
ملیتی را در خود جای داده است به یك معنا میتوان گفت؛ حوزه مانور و
قدرتنمایی گروهك تروریستی داعش برخلاف گروههای سنتی مانند القاعده بیشتر
شده و حتی اروپا را هم دربرمیگیرد.
از سوی دیگر جریان داعش برخلاف القاعده بحث و محوریت عملكرد خود را بر
تصرف سرزمین قرار داده است. امروز داعش به دنبال تصرف یك موقعیت جغرافیایی
و تشكیل یك دولت است. در ایدئولوژی این گروهك منشعب شده از القاعده تشكیل
دولت در یك منطقه
خاص
مورد تأكید قرار میگیرد بنابراین ما با پدیدهای متفاوت از القاعده و
دیگر گروههای سلفی روبرو هستیم. مبنای پدید آمدن داعش تشكیل امارت در
عراق و سوریه است اما درباره شیوه رفتاری این گروهك چند نكته لازم به ذكر
است؛ نكته اول خشونت بیحد و حصر اعضای آن نسبت به دیگر گروههای سلفی
است. به اعتقاد برخی از ناظران داعش درصدد است خشونت عریان اعضای خود را
به عنوان وجه تبلیغاتی جهت وحشتآفرینی عمومی مورد بهرهبرداری قرار دهد.
از سوی دیگر رهبری گروهک تروریستی داعش تصور میكند با به نمایش گذاشتن
خشونت اعضای خود علیه اهداف نظامی و غیرنظامی؛ قدرت و توان خود را علیه
رقبا به منصه ظهور میرساند. به یك معنا میتوان گفت جنگ روانی رهبران
داعش، وحشتآفرینی و رعبآفرینی در دنیاست.
نكته دوم درباره رفتارشناسی این گروه نداشتن مرز جغرافیایی است؛ برخی
تصور میكنند از آنجا كه سیاست اعلامی داعش تشكیل دولت شام و عراق است
بنابراین این گروهك تصمیم ندارد به دیگر نقاط خاورمیانه و دنیا تعرض كند.
در پاسخ به این ادعا باید گفت، تعرضهای داعش مرز جغرافیایی ندارد. اگر
عراق یا سوریه با این گروهك شبهنظامی برخورد جدی صورت دهند مسلما اعضای
گروهك برای رها شدن از این فشار راهی كشورهای همسایه عراق و سوریه
میشوند. البته باید دانست سرریز شدن اعضای این گروهك به دیگر كشورها نقطه
آغاز بحرانی فراگیرتر از بحران عراق است. بنابراین جریان افراطگرای
جدید چندان اعتقادی به مرزبندیهای موجود در خاورمیانه ندارد.
این گروهك برای بقای خود ممكن است هر كدام از كشورهای خاورمیانه را هدف
قرار دهد؛ هر چندكه در نهایت بیشترین توان خود را صرف ایجاد دولت میكند.
همین امر باعث نگرانی دولتهای منطقه شده است. همگان دیدند با سقوط موصل و
بخشهایی از سامرا برخی از كشورهای منطقه از رویداد استقبال كردند اما با
گذشت زمان این شادمانی كوتاهمدت، تبدیل به یك نگرانی گسترده شد چراكه
كشورهای منطقه تشكیل یك كشور جدید آن هم با مشی این گروهک را با
واقعیتهای منطقه همسان نمیدیدند؛ از جمله این كشورها تركیه است، آنكارا
اكنون خطر داعش را به درستی درك میكند به همین دلیل سعی میكند از این
گروهك فاصله بگیرد.
نكته سوم، داعش به عنوان یك گروهك فاقد حمایتهای مردمی است؛ به تعبیری
دقیقتر میتوان ادعا كرد داعش پایگاه مردمی ندارد. حتی در میان اهل سنت و
اعراب عراق واكنش مثبتی نسبت به اقدامات این گروهك دیده نمیشود به همین
دلیل رهبران داعش تلاش میكنند از تمام اقصی نقاط دنیا به عضوگیری كنند.
اعضای داعش از ملیتهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی هستند كه خاورمیانه را
پایگاهی امن برای تندرویهای خود در نظر گرفتهاند. بر اساس چند نكتهای
كه ذكر شد بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میكنند بحران داعش منحصر به عراق
و سوریه نشود و به دیگر كشورهای منطقه سرایت پیدا كند