Tuesday, 12 August 2014

روحانی: «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند»


روحانی: «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند»

رونمایی از گفتمان اعتدال یا پاسخ قاطع رئیس‌جمهور
resized_408202_953
اعتماد در حمایت از سخنان دیروز رئیس جمهور در آغاز مطلبی با تیتر «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند» نوشته: حسن روحانی روز گذشته بازهم حرف‌های مهمی داشت: حرف‌هایی از جنس اظهارات چند ماه اخیرش که برخیشان پاسخی بود به منتقدانش. برای چندمین بار تکرار کرد که دولتش به جای آنکه اهل حرف باشد اهل عمل است و در جامعه به جای «شعار»، «شعور» باید باشد. مخاطب اصلی حرف‌هایش آنهایی بودند که تیم مذاکره کننده هسته‌ای را متهم به ترسیدن و لرزیدن کرده بودند، رویه‌ای که ماه‌ها بود شروع شده بود اما رئیس جمهور روز گذشته به آن پاسخ داد. خطاب به آنان گفت: «هر وقت می‌خواهد مذاکره شود یک عده می‌گویند ما داریم می‌لرزیم. خب به جهنم! بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. چه کار کنیم ما؟ خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده. ما چه کار کنیم؟» او اما از ترسویان نیز انتقاد داشت و آنان را بزدلان سیاسی خواند که تنها شعار می‌دهند. صحبت‌های متفاوت روز گذشته حسن روحانی نشان از صریح بودنش داشت. صراحت کلامش در آستانه دومین سال فعالیت دولتش که از یک سال گذشته آن دفاع سختی کرد و برای سال بعد هم برنامه‌های ویژه دارد بیش از هر چیز دیگری به چشم آمد. 
resized_408205_706

ابتکار دیگر روزنامه هوادار دولت نیز در پایین تیتر «اتمام حجت روحانی!» نوشته: مخالفت‌های عجیب و غریب دلواپسان با تصمیمات دیپلماتیک روحانی، او را وادار به مواجهه کرد تا رئیس جمهور صراحت بی‌سابقه‌ای را چاشنی پاسخگویی به مخالفان خود کند. روز گذشته رئیس جمهوری با بیانی رسا‌تر و صریح‌تر از گذشته درباره سیاست‌های خارجی دولت و به ویژه عملکرد آن در بحث هسته‌ای سخن گفت. این موضوع نشان می‌دهد که حاشیه‌سازی‌ها و حملات مخالفان دولت برای منتخب مردم و تیم اجرایی‌اش در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری هر روز دارد بیشتر می‌شود. 

داو‌د محمدی، سردبیر شرق نیز در‌باره «سخنان استثنایی روحانی» نوشته: روحانی از جمله کسانی است که هم می‌تواند منتقدانش را غافلگیر کند و هم دوستانش را. رئیس‌جمهور دیروز در همایش رؤسای نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور، سخنانی درباره مذاکره هسته‌ای و مسایل سیاسی و چالش‌های اقتصادی کشور بیان کرد که مطابق اغلب موارد، حاوی نکات مهم و منطقی بود اما ادبیات بخشی از سخنرانی وی که منتقدان هسته‌ای را مخاطب قرار داد، از جنسی بود که به تیتر رسانه‌های منتقد تبدیل شد و شگفتی حامیان رئیس دولت تدبیر و امید را برانگیخت. مواضع روحانی در دوره رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و نیز کارنامه او طی یک سالی که از سکانداری قوه مجریه می‌گذرد، به‌گونه‌ای بوده که حتی منتقدان او نیز پی برده‌اند روحانی پایمردی ویژه‌ای در دفاع از دیدگاه‌های خود دارد و حاضر نیست از اجرای وعده‌هایی که به مردم داده عقب‌نشینی کند؛ هرچند در چهارچوب مشی «اعتدال» می‌کوشد ضمن اولویت‌بندی برنامه‌های دولت، از گشودن همزمان چند جبهه خودداری کند. گاهی نیز از اختیارات کافی برای غلبه بر موانع برخوردار نیست و در مواردی هم برخی اعضای کابینه، مایل یا قادر نیستند همپای مطالبات رئیس‌جمهور حرکت کنند. در بین تحلیلگرانی که اعتماد دیدگاه‌های آن‌ها را در‌باره سخنان رئیس‌جمهور مورد توجه قرار داده، ناصر ایمانی در یادداشتی با تیتر «تندی بی‌ثمر رئیس جمهور» نوشته است: جریان منتقدین هر دولتی همیشه حضور داشته: دولت زمان جنگ منتقدان خاص خود را داشت. دولت آقای هاشمی و علی الخصوص دولت دوم ایشان هم منتقدینی داشت. دولت آقای خاتمی هم در همه هشت سال با انتقادات تندی مواجه بود و این داستان در دولت آقای احمدی‌نژاد و روحانی هم ادامه پیدا کرد و در آینده هم همچنان ادامه خواهد داشت. همواره ما در بین منتقدین دولت‌ها جریان‌ها یا افرادی داشتیم که پا را از چهارچوب انصاف، مروت، منافع ملی و حتی ادبیات مودبانه فرا‌تر گذاشته‌اند.در این نوشته سعی ندارم به تفسیر وضعیت منتقدین بپردازم. مسأله مد نظر نوع رویکرد دولت‌ها به مسأله منتقدین و سیاست‌ورزی در قبال آن‌ها است. این ادبیاتی که دیروز از آقای روحانی مشاهده کردیم درشان ایشان نبود و این ادبیات بعد از شروع به کار دولت یازدهم هر از چند گاهی در لحن ایشان ظاهر می‌شود و این اواخر هم ادبیات آقای رئیس جمهور تند‌تر شده است. متاسفانه طی هفته گذشته، چه در جریان حضور آقای روحانی در شهرکرد و چه سخنرانی دیروز ادبیات ایشان به ادبیات رئیس دولت قبل نزدیک شده است. دولت جدید تنها یک سال است که بر سر کار آمده است، دولت‌های قبل اگر هم تاب تحمل را از دست می‌دادند که این مورد در دولت آقای احمدی‌نژاد زیاد بود، در سال‌های بعدی به این روش‌ها روی می‌آوردند. اگر توجه شود در دوره آقای خاتمی از‌‌ همان ماه‌های اول جریان تند انتقادی شروع شد، اما تقریبا در ۸ سال دولت آقای خاتمی ایشان به ندرت از ادبیات تند علیه منتقدان خود استفاده کردند. همین طور تقریبا دوران آقای هاشمی و علی الخصوص در دولت دوم ایشان رئیس جمهوری سعی می‌کرد با تامل و تحمل بیشتری در مقابل منتقدان رفتار کند. حداقل ادبیات ظاهری آن‌ها محتاطانه‌تر و مؤدبانه‌تر و محترمانه‌تر بود. حتی از نظر سیاسی هم استفاده از این ادبیات به دولت و شخص رئیس جمهوری ضربه خواهد زد. آقای روحانی از نظر اصلاح طلبان باید کارهایی را بکند که چندان در عمل به سمت آن‌ها نرفته است: مثل بحث خانه احزاب و گشایش سیاسی و مواردی از این دست. در مقابل آقای روحانی رقبای خود را هم تحقیر می‌کند. به این ترتیب در طولانی مدت آقای روحانی نه این جناح را خواهد داشت و نه آن جناح را. در حالی که روزنامه‌هایی مانند رسالت و جمهوری اسلامی ترجیح داده‌اند، عبارت «به جهنم» رئیس جمهور را کمتر مورد توجه قرار دهند، کیهان علاوه بر استفاده از تیتر «روحانی با دعوت منتقدان به جهنم از گفتمان اعتدال رونمایی کرد!» در صفحه نخست خود، در بخش‌هایی از یادداشت روز خود با تیتر «از کجا به بعد نمی‌شود گفت به جهنم؟!» به قلم محمد ایمانی نیز نوشته است: آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگ‌های جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابه‌های تبلیغاتی اهانت‌آمیز یا رجزخوانی‌های پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان می‌توانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیه‌پذیر بود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بی‌انصافی‌های انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوه‌های غیراخلاقی و بی‌انصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بی‌انصافی بزرگ‌تر و زیانبار‌تر آن است که‌‌ همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیت‌ها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرموده‌اند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین می‌خورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد. لحن وطن امروز در مقابل رئیس جمهور تند‌تر است. حسین قدیانی در ابتدای یادداشتی با تیتر «آداب و ادب حکمرانی؛ منافع ملی را بچسبید!» نوشته: به دور است، هم از ادب حکمرانی، هم از آداب حکمرانی که به جای ساختار تحریم، فی‌الواقع لرزه بر ساختار منافع ملی بیندازیم، مکرر در مکرر بلرزانیم نفع ملت را، مکدر کنیم ملت را، بعد فرمایش کنیم؛ «به جهنم! بروند جایی که گرم باشد، نلرزند». این آیا ادبیات دولتمردی است؟! آن وقت چطور قسم جلاله می‌خورند که؛ «والله بالله تالله به دوره قبل بازنمی‌گردیم»؟! اینکه شد ه‌مان، بلکه بد‌تر از آن! در یکی از موارد «بد‌تر از آن»، دیروز دادگاه لاهه، حکم اولیه پرونده نفتی را صادر کرد. شگفتا! براساس حکم صادره، منافع ملی چندبرابر پولی که قرار است... آری! قرار است از خلال توافق کذا نصیب گردد، متضرر می‌شود. بی‌خود که نمی‌لرزد منافع ملی. بی‌تدبیری می‌بیند می‌لرزد. این روز‌ها اطرافیانی از خود دولت اعتدال، ناظر بر فلان سوء مدیریت و به‌مان کج‌روی،‌گاه مدعی می‌شوند؛ به رئیس‌جمهور «اطلاعات غلط» داده شده! بیش از یک سال پیش، جمیع رسانه‌های اصولگرا از کیهان و جوان گرفته تا جهان و فارس و تسنیم مرتب «اطلاعات درست» دادند که «براساس این سند و آن مدرک و معطوف به پرونده مذکور هرگز روا نیست کلید وزارت نفت را به آقای زنگنه بدهید. این انتخاب همانا و متضرر شدن، بلکه لرزیدن منافع ملی همانا». مع‌الاسف به جای اینکه در مواجهه با «اطلاعات درست» اولا خاضع و ثانیا عامل باشند، بر انتصاب غلط خود اصرار ورزیدند تا ما امروز شاهد این حکم اولیه دادگاه لاهه باشیم، تا ما امروز شاهد این همه خسران بر گرده منافع ملی باشیم. شوربختانه باید مرقوم دارم اطلاعات درست اصحاب رسانه را مبنای تعویض انتخاب خود نکردند هیچ، به کرات در محکمه را، زور و شلاق را به خبر‌گان خبر نشان دادند، فقط چند بار به مای «وطن امروز». خب، همین چیزهاست که فرسنگ‌ها از دولتمردی به دور است، دقیقاً همین چیزهاست. این است آیا مراد از اعتدال؟! که به اعتراف خود‌هاشان، «اطلاعات غلط» را مبنای رفتار و گفتار کنند لیکن چشم بر «اطلاعات درست» ببندند؟! که به جای عذرخواهی بابت لرزاندن ساختار منافع ملی، متأثر از بد‌ترین انتخاب برای یک وزارتخانه، منتقد و دلسوز و مشفق و خیرخواه خود را حواله به «جهنم» دهند، فرمایش کنند؛ «به جهنم»؟! و آن هم لابد با «زور و شلاق»؟! من اما بعید می‌دانم با زور و شلاق بتوان اهل قلم متعهد را که کریمانه، اطلاعات درست به دولتمردان می‌دهد، روانه جهنم کرد. از بزرگان دین نقل است؛ «جواب نیکی ـ در اینجا؛ اطلاعات درست ـ را با نیکی بده» نه با جهنم! حواله دادن مدافعان منافع ملی، به جهنم، انصاف باید داد که هم از ادب حکمرانی به دور است، هم از آداب دولت‌نشینی.

No comments:

Post a Comment