در معادن طلای ایران چه میگذرد؟/ فعالان معدنی ایرانی استعداد و توانمندی استخراج از معادن را ندارند
بهرهبرداری از یکی از بزرگترین معادن طلای کردستان پس از شرکتهای ریوتینتو و چین به قزاقها رسیده است.
به گزارش «اقتصادنیوز»، در سالهای گذشته فعالان معدنی ایرانی از همان ابتدای اکتشاف، استعداد و توانمندی استخراج و بهرهبرداری از معادن طلا را نداشتند و در حقیقت حفاری طلا را نیاموخته بودند و برای یادگیری این علم از خارجیها کمک میخواستند تا به یاری آنها در این بهرهبرداری بشتابند و ذخایر پنهان طلای ایران را مورد بهرهبرداری قرار دهند.
اولین حضور خارجیها
اولین معدن طلایی که رد پای خارجیها در آن هویداست، معدن طلای «ساری گونی» منطقه داشکسن در استان کردستان است. چند سال پیش شرکت معدن بزرگ انگلیسی - استرالیایی جهان به نام «ریوتینتو» به این معدن وارد شد و در زمینه اکتشاف ذخایر طلا مطالعات اکتشافی انجام داد. عملیات اکتشاف معدن طلای ساریگونی توسط شرکت «زرکوه» متشکل از دو شرکت ایرانی خدمات اکتشافی ایران و شرکت انگلیسی ریوتینتو انجام شد. سهم انگلیسیها از این شرکت 70 درصد و سهم شرکت ایرانی 30 درصد بود که چنین ترکیبی ریوتینتو را سهامدار بزرگ معدن طلای ساری گونی میکرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند برخی حساسیتها انصراف این بهرهبردار خارجی از ادامه فعالیت در معدن طلای ساری گونی را به همراه داشت اما بعدها گفته شد که ریوتینتو به دلیل غیر اقتصادی بودن میزان ذخیره طلای ساری گونی عطای این پروژه را به لقایش بخشیده است.
طبق برخی گزارشها، نتیجه بررسیها از این معدن نشان داده در فعالیت ریوتینتو ذخیره طلای اکسیده معدن داشکسن حدود 50 تن بوده و این مساله با برآورد اولیه 100 تنی مغایرت داشته است و ادامه فعالیت در این معدن توجیه اقتصادی نداشته است.
انصراف ریوتینتو
بنا به همین دلیل این شرکت معدنی از ادامه فعالیت در این معدن انصراف خود را به صورت غیررسمی اعلام کرد. البته عدهای هم معتقدند خروج این شرکت از پروژه معدنی داشکسن به دلیل حساسیت مقامات عالیرتبه کشور بوده است.
حتی عبدالله شهبازی نویسنده، مورخ و پژوهشگر ایرانی هم در یادداشتی به فعالیت ریوتینتو اشاره کرده و نوشته است: «این شبکه مافیایی جهانوطن محل تجمع سرمایه خاندانهای زرسالاری است که در هدایت تکاپوهای استعماری - امپریالیستی سدههای اخیر نقش اصلی را داشتند. کمپانیهای عضو این شبکه، همچون «بت عیار»، «هر لحظه» میتوانند «به رنگی» درآیند و از پوشش و تابعیت هر کشوری برای انعقاد قرارداد و فعالیتهای خود بهره جویند. شبکه کمپانیهای فوق تنها یک مجموعه مالی - اقتصادی نیست بلکه به عنوان کانون سیاسی مقتدری شناخته میشود که نام یکایک کمپانیهای عضو آن با دسیسههای خونین سیاسی، جنگهای داخلی و کودتاها پیوند خورده است.»
سرانجام پس از موانع زیادی مانند تاخیر صدور پروانه بهرهبرداری که بر سر راه ریوتینتو بود، قرار شد این معدن بزرگ طلا به یک شرکت چینی واگذار شود. این شرکت چینی هم به لحاظ فعالیتهای عظیم معدنی خود دست کمی از ریوتینتو نداشت و تا آن زمان در چند واحد معدنی و فرآوری طلا در دنیا فعالیت داشت. همین طور سالانه حدود 50 تن طلا میزان استخراج میکرد.
شراکت ناپایدار با چینیها
حضور شراکتی چینیها با ایرانی هم مشروط به تایید وزارت امور اقتصادی و دارایی و صدور مجوز سرمایهگذاری بود. در آن سالها با روی کار آمدن احمدینژاد و تمایل زیاد این دولت برای همکاری با چین با ورود این فعالان معدنی چینی مخالفتی نبود. اما در حالی که حساسیتی برای این شراکت معدنی وجود نداشت حضور چینیها در معدن داشکسن عمری نداشت و قرارداد همکاری منعقد نشد و قضیه همکاری با این کشور هم منتفی شد.
قزاقها وارد شدند
پس از چین همکاری با قزاقها در این معدن مطرح شد. از آنجا که ذخایر طلای این کشور در مقایسه با کشورهای منطقه به لحاظ دانش در حوزه اکتشاف و فرآوری از جایگاه ویژهای برخوردار بود، ایران به قزاقها اطمینان پیدا کرد و معدن طلای داشکسن را به دست فعالان معدنی این کشور سپرد.
با وجود این، اخیرا اظهارات مسئولان حاکی از این است که قزاقها هم در راهاندازی معدن طلای ساری گونی به وعده خود وفا نکردند و بررسیها نشان میدهد که این پروژه از زمان اجرا تا به حال تنها حدود 20 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
وعدهای که قزاقها به ایرانیها بر سر معدن طلای داشکسن دادهاند، بهرهبرداری این معدن در شهریورماه سال گذشته بود که تاکنون این وعده محقق نشده است.
به نظر میرسد که اگر در این سالها فعالیت جدی و مستمری در زمینه بهرهبرداری و اکتشاف توسط بهرهبرداران در این معدن صورت میگرفت شاید میزان ذخایر این معدن هم با ذخایر معدن طلای زرشوران که در روزهای نزدیک افتتاح میشود و این روزها بزرگترین معدن طلای ایران شناخته میشود، برابری میکرد.
در شرایطی که در دولت یازدهم ترغیب سرمایهگذاران خارجی به سرمایهگذاری مطرح است و سیاستگذاران در تلاش هستند شرایط تعامل با کشورهای خارجی را فراهم کنند، وجود چنین سرمایهگذارانی در معادن ایران فرصت نابی است که میتوان زمینههای همکاری را گسترش داد اما موضوعی که میتوان مطرح کرد این است که آیا ممکن است سرنوشت فعالیت معدنی قزاقها هم به سرنوشت فعالیت شرکت ریوتینتو دچار شود؟
No comments:
Post a Comment