Saturday, 2 August 2014

درخراسان و مصر و شام و عراق - فتنه و کارزار میبینم (شاه نعمت الله ولی) 55


   درخراسان و مصر و شام و عراق - فتنه و کارزار میبینم (شاه نعمت الله ولی)


east8

عنوان این مقاله «جنگ مصر و عربستان علیه فلسطین»  نام دارد و محتوای آن به شرح زیر است:


جنگ جاری غزه بیش از آنکه جنگ رژیم صهیونیستی علیه ساکنان بی‌پناه و مقاومت قهرمانانه فلسطینی‌ها باشد، جنگ رژیم‌های مصر و عربستان علیه مردم مقاوم فلسطین است و بنظر می‌آید که حداقل از روز ششم جنگ، ارتش رژیم صهیونیستی به این جمع‌بندی عملیاتی رسیده بود که باید به جنگ پایان دهد کما اینکه انتقادات صریح وزیر خارجه آمریکا از ضعف توانایی تل‌آویو در مدیریت جنگ- که از شبکه فاکس‌نیوز پخش شد- بیانگر آن است که جمع‌بندی آنان نیز این بود که عملیات نظامی اسرائیل با همه دست‌بازی که ارتش آن دارد، نمی‌تواند به مقاومت فلسطینی‌ها آسیب بزند. از این رو اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها ـ براساس اسناد و شواهد زیاد ـ بعد از روز ششم جنگ دریافتند که این جنگی است با هزینه زیاد و فایده کم. اما با این حال جنگ تا امروز ادامه پیدا کرده و این نشان می‌دهد که اراده دیگری پشت این مسئله وجود دارد و صد البته این به آن معنا نیست که مسئولیت جنگ از روز ششم به بعد متوجه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا نیست چرا که در طول این ۲۶ روز، اسرائیل عامل اصلی مباشر جنایات وحشیانه بوده و آمریکا در طول این دوره از اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل حمایت کرده و آن را حق تل‌آویو دانسته است. 
اولین شاهد اینکه جنگ غزه از روز ششم با یک اراده عربی دنبال شده است، طرح آتش‌بس که رژیم مصر پس از آغاز این جنگ ارائه کرد. جدای از اینکه ارائه سریع طرح آتش‌بس و سپس پذیرش بی‌قید و شرط رژیم صهیونیستی از نوعی هماهنگی قبلی خبر می‌داد در عین حال کاملاً واضح بود که طرف فلسطینی و به عبارتی ملت فلسطین آن را نمی‌پذیرد چرا که متضمن هیچ سودی برای آنان نبود. 

شاهد دیگر نقش مصر در جنگ علیه فلسطینی‌ها این است که یک هفته پس از آغاز جنگ و در حالی که طرح سه ماده‌ای مصر بطور جدی مورد انتقاد واقع شده بود و شخصیت‌های مسلمان و محافل عربی آن را ضعیف و غیرقابل قبول می‌دانستند، وزیر امور خارجه مصر هر نوع تغییر در طرح را مردود دانست و تأکید می‌کرد که هر مسئله دیگر باید پای میز مذاکره میان دو طرف تعیین شود. 

شاهد دیگر این است که دولت‌های مصر و عربستان و نیز تشکیلات خودگردان فلسطین که کاملاً با مصر، عربستان و رژیم صهیونیستی هماهنگ است، در آغاز این جنگ، از یک سو مقاومت فلسطین را بطور آشکار مسئول جنگ معرفی می‌کردند و از سوی دیگر وجود سلاح در غزه را عامل اصلی جنگ‌های سه گانه اسرائیل علیه غزه معرفی کرده و خواستار خلع سلاح غزه بودند. جالب این است که اسرائیل در این بحث هم یک گام از مصر، عربستان و تشکیلات خودگردان عقب‌تر بود، اسرائیلی‌ها مسأله ضربه به توانایی تسلیحاتی و از میان برداشتن تونل‌ها را مطرح می‌کردند در حالی که آن دو دولت و تشکیلات خودگردان روی مسأله خلع سلاح مقاومت تأکید داشتند! 

متین مسلم نیز در بخش‌هایی از سرمقاله امروز شهروند با تیتر «مشکل جهان با اسراییل چیست؟» نوشته: جنگ‌های ٣٣روزه لبنان و ٢٢ روزه غزه، به مانند امروز تناسب چندانی با بهانه‌های اعلامی، وسعت عملیات و البته فضای سیاسی بین‌المللی ایجادشده نداشت (سکوت) و‌‌ همان زمان نیز همه چیز مشکوک به نظر می‌رسید. به ٨ دلیل؛

١ ـ نگاه آمریکایی‌ها که در سخنان خانم رایس وزیر خارجه وقت ایالات متحده تجلی یافت. هنگامی که گفت نبردهای ٣٣ روزه درد زایمان خاورمیانه است.
٢ـ تجهیزات به کار گرفته شده و پیش‌آمادگی حیرت‌آور ارتش.
٣ ـ‌ جابجایی‌های نظامی، لجستیک گسترده و پشتیبانی وسیع نیرو‌ها،
۴ـ حمله به اهدافی که مشخص بود از ماه‌ها قبل شناسایی شده‌اند.
۵ـ فعال‌شدن کمپینگ‌های سیاسی جهانی دیپلماتیکی تل‌آویو ـ واشنگتن.
۶ ـ فعال‌شدن پروژه‌های ضدامنیتی و بروز ناامنی‌های وسیع دو تا سه هفته‌ای در لبنان و به‌خصوص بیروت قبل از جنگ ٣٣روزه.
٧- بسته‌شدن مرز رفح از سوی مصر یک هفته پیش از آغاز جنگ ٢٢روزه غزه.
٨ ـ و در ‌‌نهایت عدم واکنش مورد انتظار از سوی جامعه عرب (البته پس از آغاز نبرد‌ها). 

شرایط فعلی نیز چندان متفاوت نیست. امروز هم از دید نتانیاهو و کابینه امنیتی اسراییل با توجه به فضای مشابه باید بهانه و شرایطی مشابه برای جنگ‌افروزی فراهم می‌شد. ظاهر قضیه کشته شدن ٣نوجوان شهرک‌نشین بود. اما تردیدی نیست، حتی اگر ٣ نوجوان ربوده شده به قتل نمی‌رسیدند و با قتل نوجوان فلسطینی بنزین روی آتش ریخته نمی‌شد، مطمئنا آن‌ها بهانه‌ای دیگر برای این جنگ پیدا می‌کردند. 

بیایید یک بار دیگر شرایط قبل از هشتم ژوئیه و شروع جنگ نابرابر را بررسی کنیم. دو ماه قبل آغاز نبرد‌ها، اواخر آوریل کابینه اسراییل تشکیل و اعلام ائتلاف ملی میان محمود عباس با حماس را به‌شدت محکوم و برای آقای عباس ضرب‌الاجل قطع اتحاد با حماس را تعیین کرد. نتانیاهو تصریح کرد عباس میان صلح! و حماس یکی را باید انتخاب کند. حدود یک ماه ونیم بعد در ١٢ ژوئن ٣ نوجوان اسراییلی ناپدید شدند، ٢ هفته بعد اجساد آن‌ها پیدا می‌شود و ٢۴ ساعت بعد نوجوان فلسطینی به طرز فجیعی به قتل می‌رسد. بهانه لازم و بی‌مبنا برای نتانیاهوی عصبانی با اعلام مسئول دانستن حماس فراهم شد. 

حماس به‌ رغم این‌که هیچ گاه عملیات خود علیه اسرائیل را انکار نکرده و مسئولیت اقدامات خود را به وضوح می‌پذیرد و به آن‌ها هم افتخار می‌کند؛ هرگونه دست داشتن خود و نیروهای وفادار و حاشیه‌ای مقاومت در این آدم‌ربایی و قتل‌های مشکوک را به‌ شدت تکذیب کرد. اما نخست‌وزیر خشمگین از توافق آوریل فلسطینیان که انتظار آن را نداشت، تصمیم خود را برای جنگ گرفته بود. 

مهدی محمدی نیز در شروع سرمقاله وطن امروز با تیتر «نگاه ژئوپلیتیکی به نبرد غزه» نوشته: نشانه‌ای از اینکه نبرد در غزه بزودی پایان یابد، وجود ندارد. صهیونیست‌ها از روز نخست که این تجاوز وحشیانه را آغاز کردند این موضوع را روشن کرده بودند که این بار قصد دارند چشم خود را روی فشار افکار عمومی به طور کامل ببندند و از هر ابزاری که در اختیار دارند برای رسیدن به هدفی که نام آن را «غیرنظامی کردن غزه» گذاشته‌اند، استفاده کنند. 

یووال دیسکین، رئیس سابق سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل یکی از کسانی است که در‌‌ همان روزهای نخست جنگ، اهداف این جنایت جدید را شفاف کرد. براساس مقاله‌ای که او در روزنامه یدیعوت آحارنوت نوشت و برخی اطلاعات پراکنده دیگر، می‌توان نتیجه گرفت اسرائیل در این نبرد یک منظومه پلکانی از اهداف را تعقیب می‌کند که بنا ندارد جنگ را تا رسیدن به همه آن‌ها متوقف کند و در این راه، هیچ هزینه انسانی، نظامی و سیاسی برای آن اهمیت نخواهد داشت. 

این اهداف چنین است؛ 

۱- از بین بردن تونل‌های متصل‌کننده غزه به سرزمین‌های اشغالی

۲- از بین بردن سکوهای پرتاب موشک

۳- از بین بردن ذخیره موشکی حماس و جهاد اسلامی

۴- هدف قراردادن کادرهای کلیدی مقاومت

۵- ایجاد هزینه انسانی و نامحبوب‌سازی مقاومت در غزه

۶- علنی‌سازی ارتباطات پنهان اعراب با اسرائیل در خلال این بحران

۷- روی میز گذاشتن یک پیشنهاد با مضمون غیرنظامی شدن غزه در ازای لغو محاصره

۸- در ‌‌نهایت باز کردن راهی برای سازش عربی- اسرائیلی به طور نهایی، حاکم کردن محمودعباس بر سرنوشت ملت فلسطین و به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی اعراب برای همیشه. 

علت اینکه صهیونیست‌ها در این جنگ حتی درباره مهم‌ترین نقطه ضعف خود یعنی تلفات انسانی هم کاملا بی‌تفاوت هستند، دقیقا همین است که تصور می‌کنند هدف مهمی وجود دارد که برای رسیدن به آن می‌توان حتی کشته شدن ۱۳۰ نظامی ظرف بیست و چند روز را هم پذیرفت. آنچه امروز در غزه رخ می‌دهد خروجی یک پروژه ۳ تا ۵ ساله در خاورمیانه است که برخی ابعاد آن هنوز هم آشکار نیست

No comments:

Post a Comment