اختلاف نمایی ظاهری به موازات زدوبندهای پشت پرده
کیهان در یکی از خبرهای ویژه خود با تیتر «معاون دفتر روحانی از اعتمادسازی ناموفق با آمریکا میگوید» نوشته است: معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور میگوید، مصاحبه مطبوعاتی رئیسجمهور حاکی از عدم موفقیت اعتمادسازی با آمریکاست.
حمید ابوطالبی نوشت: دکتر روحانی در خصوص موضوع آمریکا اظهار داشت: «الف؛ برای دیدار با اوباما برنامهای ندارم. ب؛ آمریکا در مذاکرات هستهای مشکل اصلی ما است. ج؛ آمریکا در مبارزه با تروریسم جدی نیست. د؛ آمریکا در اعمال تحریمهای غیرقانونی و خلاف حقوق بشر به ملت ایران ظلم میکند».
ابوطالبی اضافه کرد: این محورها نشان داد که در زمینه دوجانبه، هستهای، منطقهای، بینالمللی، تلاشهای دو طرف برای اعتمادسازی چندان موفق نبوده و هنوز راه درازی در پیش است.
معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور تصریح کرد: این چهار محور نشان داد که برای اعتمادسازی باید گامهای دیگری را هم برداشت و از اروپا تا روسیه و چین را بهگونهای جدیتر مد نظر قرار داد.
وی افزود: روحانی که خود سکان هدایت دیپلماسی را در این دریای طوفانی در دست دارد، میبایست گاهی تند براند و زمانی کند؛ تا کشتی از این امواج سهمگین عبور نماید.
ابوطالبی گفت: در جایی که هدایت رهبری و سکانداری رئیسجمهور و حمایت ملت وجود دارد، نه مذاکره با آمریکا باید عدهای را دلواپس کند و نه پرخاش به آمریکا کسی را دلاور.
آنچه باید از آقای ابوطالبی پرسید، دو سوال میباشد. ۱ ـ آیا باید منتقدانی را که بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا تاکید میکنند، بزدل و ترسو خواند؟ ۲ ـ اگر آمریکا آنقدر در عرصه اعتمادسازی مستکبرانه و لجوجانه رفتار کرد که با گروکشی غیرقانونی از میزبانی مقر سازمان ملل، برای نماینده ویژه رئیسجمهور در دفتر نمایندگی ایران (آقای ابوطالبی) ویزا صادر نکرد ـ که اکنون بالغ بر ۷ ماه است کشور ما نمایندهای در سازمان ملل ندارد ـ آنگاه تا کجا باید به اعتمادسازی امیدوار بود؟ آیا نفس همین کار توهین به دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیسجمهور نیست که در شعارهای انتخاباتی برای احیای اعتبار پاسپورت ایران در جهان تاکید میکرد؟!
داوود هرمیداس باوند در یادداشتی برای آرمان از «عزم ایران و آمریکا برای حل پرونده هستهای» خبر داده و نوشته است: ایران و ایالات متحده مذاکرات دو جانبه خود درباره پرونده هستهای کشورمان را در دستور کار قرار دادهاند که از چند حیث مهم و تعیینکننده است. از آنجا که ایالات متحده محور اصلی مذاکرات شناخته میشود و موضع این کشور تأثیر بسزایی در تاخیر یا تسهیل توافق دارد، این گفتوگوی فشرده دوجانبه نقش مثبتی در روند مذاکرات خواهد داشت. به ویژه آنکه سایر اعضای گروه ۱+ ۵ و اتحادیه اروپا تابع نظرات آمریکا عمل میکنند. لذا بدیهی است که چنین مذاکرات دو جانبه مثبت ارزیابی شود و اکنون که آمریکا با این مذاکرات موافقت کرده یعنی همچون ایران علاقهمند است تا مشکلات تعدیل شده، اختلافات کنار رفته و ناهنجاریها تعدیل شوند. البته برگزاری چنین مذاکرهای چند پیشزمینه دیگر نیز با خود همراه دارد که باعث شده تا طرفین خیلی سریعتر از آنچه انتظار میرفت حتی زودتر از اجلاس عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار کنند.
حوادث اخیر عراق و گروه تروریستی داعش و همچنین تحولات اوکراین و روسیه در شرایطی که طرفین ارتباط دیپلماتیک با یکدیگر ندارند یک مقدمه مهم برای آغاز همکاریهای مجدد دو کشور بود تا در عرصههایی خارج از روابط دیپلماتیک اختلاف بین خود را تعدیل یا برطرف کنند. البته دیدار با آمریکا نه نفی کننده رایزنی با دیگر کشورهای ۱+ ۵ و نه نفی کننده دیگر روابط بینالمللی ایران خواهد بود و در کنار آن میتوان به جهت تقویت قوای دیپلماسی، سایر کشورها را نیز طرف مذاکره قرار داد. با این وجود در بیان دلایل اصلی برگزاری چنین دیداری به صورت مبسوط باید به سه علت اشاره کرد: دلیل اول؛ به هر ترتیب باید پرونده هستهای ایران به سرانجامی برسد. در چنین شرایطی که عمر دولت اوباما رو به پایان است، ایالات متحده امکان دست یافتن به موافقت با ایران را نزدیک میداند و نمیخواهد از چنین فرصتی خود را محروم کند. دلیل دوم؛ مسائل خاورمیانه و حتی تغییر رویه برخی کشورهای منطقه که مواضع غیر دوستانه با ایران داشتند نظیر عربستان، چنین موقعیتی را ایجاد کرده تا آمریکا به توافق با ایران تمایل بیشتری پیدا کند. دلیل سوم؛ تحولات اخیر اوکراین و ابراز تمایل روسیه به ایران باعث شده تا آمریکاییان با تکیه بر آینده نگری، رسیدن به توافق نهایی با ایران را هرچه زودتر عملیاتی کنند تا تمایل ایران را به روسیه حتیالمقدور تضعیف نمایند. با نگاهی اجمالی به این دلایل میتوان گفتوگوهای دوجانبه ایران و ایالات متحده را مثمرثمر خواند. البته درباره نتایج مذاکرات و مشخصا آینده تحریمها نیز باید متوجه بود که تحریمهای وضع شده علیه ایران به چند بخش تحریمهای یکطرفه کنگره و تحریمهای شورای عالی امنیت تقسیم میشود که البته با توجه به نقش دولت آمریکا در تحریمهای کنگره و همچنین عضویت اعضای گروه ۱+۵ در شورای عالی امنیت میتوان تا حدودی به رفع بخش زیادی از تحریمها علیه ایران در مجامع بینالمللی امیدوار بود که البته این مساله شامل تمامی موارد در کوتاه مدت نمیشود.
شرق نیز از قول حمیدرضا آصفی نوشته است: «شهریور؛ گره، باز یا کورتر میشود». به عقیده سخنگوی سابق وزارت خارجه: شهریورماه، ماه سرنوشتساز مذاکرات هستهای است. یعنی اینکه یا گره آن باز یا کورتر خواهد شد. در دورهای قبلی مذاکرات، اشکالی که به لحاظ تکنیکی وجود داشت این بود که فاصله بین مذاکرات زیاد و بار آن روی دور آخر یعنی وین ۶ بود. این مساله خیلی مناسب نبود که آن مذاکرات ۱۹روز طول بکشد. این اتفاق در مذاکرات ژنو هم افتاد که باعث شد آمریکاییها از آن سوءبرداشت کنند. اما الان فاصله بین مذاکرات کم شده و این به دو طرف کمک میکند تا فاصلهها را کم کنند. کم شدن فاصله بین مذاکرات علامت خوبی است و نشاندهنده عزم دو طرف برای رسیدن به توافق است.
No comments:
Post a Comment