در خراسان و مصر و شام و عراق - فتنه و کارزار میبینم (پیشگویی های شاه نعمت الله ولی)
اقدامات آمریکا در سوریه تا کجا ادامه مییابد؟
سایتهای داخلی و روزنامه های حکومتی هراس خودرا از وقوع حوادث خارج از مهار توسط خودشان درمنطقه پنهان نمیکنند. تصمیم اوباما برای حملات هوایی بر مواضع نظامی در خاک سوریه این وحشت را بالاتربرده است. آنها از نیات پشت پرده آمریکا و هم پیمانانش واهمه دارند بخصوص که در اجلاس پاریس همه گشورهای منطقه توسط فرانسه دعوت شده اند اماآمریکا اززبان وزیر خارجه اش با حضور نمایندگان ایران در این نشست مخالفت صریح نمود و دلیل آن را هم پیمانی رژیم ایران با رژیم بشار اسد معرفی کرد و اظهار داشت که اصل و اساس بحران از عدم تمکین رژیم بعث اسد درسوریه به اراده مردم کشورش برای تغییر ناشی میشود.
در ادامه، مقاله هایی که با قلم های متعدد در مورد "تصمیم آمریکا و آینده منطقه" به نگارش درآمده آشنا میشویم
نادر ساعد در یادداشتی با تیتر «عملیات ائتلاف در سوریه نامشروع است» برای روزنامه جوان نوشته است: دبیرکل سازمان ملل نیز چند روز پیشتر از سخنان اوباما مدعی شده بود که اقدام نظامی علیه داعش در سوریه «الزاماً نیازمند مجوز شورای امنیت نیست». البته در زمینه ماهیت تروریستی گروه داعش و جنایات بینالمللی ارتکابی آن علیه مردم عراق و سوریه و همچنین تهدیدی که علیه منطقه ایجاد کرده است، تردیدی وجود ندارد و امروزه نوعی اجماع نسبی در این زمینه (به جز در دولتهای حامی این گروه به ویژه عربستان و قطر) وجود دارد. اما نوع و ماهیت اقدام علیه داعش به ویژه اقدام نظامی، الزاماً منوط به رعایت موازینی خواهد بود که در مورد توسل به زور مقرر شده است. به تعبیر دیگر، حقوق توسل به زور برای مدیریت اقدام در برابر تهدیدهایی ایجاد شدهاند که نظم بینالمللی را به صورت جدی تهدید یا نقض میکنند.
از همین رو، به صرف وجود چنین تهدیدی نمیتوان به صورت بیضابطه و خودسرانه اقدام نظامی را آن هم در قلمرو سرزمینی یک دولت حاکم، به اجرا درآورد. با درنظر گرفتن دوگانگی رویکرد امریکا نسبت به سوریه (محدودسازی داعش از یک سو و حمایت از سایر گروههای تروریستی در مقابله با دولت قانونی از سوی دیگر)، تردید و نگرانی در مورد اهداف واقعی امریکا از کارکرد ائتلاف بینالمللی ضدداعش، جدی و موجه است. ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه امریکا با اشاره به اینکه «حملات هوایی امریکا در سوریه نظام اسد را هدف نمیگیرد، اما امریکا قصد دارد گروههای شورشی را که علیه نظام سوریه خواهند جنگید، مسلح کند»، این دوگانگی و تناقض را به صورت روشن نشان داد. ایران از جمله دولتهایی است که با تکیه بر این تردیدها و ابراز ابهامات موجود، از عضویت در این ائتلاف خودداری کرده است. اما رویکرد روسیه، شدیدتر بوده است.
این کشور معتقد است که ماهیت این ائتلاف دقیقاً اجرایی کردن برنامههایی است که امریکا علیه دولت قانونی سوریه از پیش داشته و تاکنون به دلیل مخالفتهای جدی بینالمللی ناکام و عقیم مانده است. از این دیدگاه، امریکا درصدد است با استفاده از جو روانی و ائتلافی که علیه داعش ایجاد کرده است، به عملیات نظامی برنامهریزی شده قبلی خود، بدون تحمل هزینههای عملیات یکجانبه، جامه عمل بپوشد. از این رو است که روسیه با این ائتلاف و عملیاتهای موردنظر آنها مخالفت کرده است. اظهارنظر سخنگوی وزارت خارجه امریکا در این زمینه که عملیات نظامی این کشور «حملات هوایی امریکا در سوریه نظام اسد را هدف نمیگیرد»، در واکنش به همین نگرانیها ابراز شده است. یک نکته دیگر این است که در تلاشهای مربوط به ایجاد ائتلاف بینالمللی ضدداعش، تاکنون تمرکزی بر گروه تروریستی النصره نداشته است.
این در حالی است که شورای امنیت در قطعنامه ۲۱۷۰، النصره و داعش را در یک ردیف مدنظر قرار داده است. امریکاییها با بینیاز دانستن خود از هماهنگی یا کسب موافقت و مجوز دولت سوریه، در پی دادن این پیام هستند که تهدید داعش را نه تهدید علیه دولت سوریه بلکه علیه منافع خود میدانند و بنابراین، در مبارزه نظامی با داعش و در قالب مقولهای به نام هماهنگی یا مجوز، حاضر نیستند دولت اسد را به رسمیت بشناسند. از همین رو است که دولت اوباما مبارزه با داعش را همزمان با تقویت گروههای مسلح ضد این دولت دنبال میکند. در هر حال، با وجود مخالفت صریح دولت سوریه با هر گونه حمله نظامی خارجی به این کشور –به هر بهانهای که باشد- و با نبود مجوز چنین حملهای از سوی شورای امنیت، نامشروع بودن عملیات موردنظر امریکا مسلم است.
از منظر حقوقی، عملیات «در» قلمرو سرزمینی و حاکمیتی سوریه بدون موافقت این کشور، همانند عملیات «علیه» دولت سوریه و نامشروع خواهد بود. نکته مهم این است که این مسئولیت صرفاً متوجه شرکت کنندگان در عملیات نظامی در سوریه نخواهد بود، بلکه در کنار مسئولیت بینالمللی دولتهایی که در عملیات هوایی یا زمینی در قلمرو حاکمیت سرزمینی سوریه مشارکت کنند، هر گونه همکاری در فراهم کردن تسهیلات سایر دولتها به منظور فراهم کردن امکان انجام این عملیاتها از قبیل اجازه ایجاد پایگاه یا پرواز بر فراز قلمرو آنها نیز نامشروع و موجد مسئولیت بینالمللی خواهد بود.
هرمیداس باوند نیز در پیشبینی خود از آینده تحولات منطقه در یادداشتی با تیتر «درخواست امریکا از اعراب» برای روزنامه اعتماد نوشته: به نظر میرسد در موقعیت کنونی که امریکا در آن حضور دارد کنگره و اوباما بر خلاف گذشته به یک اشتراک نظر در خصوص راهبرد خود علیه داعش رسیدهاند. این امر باعث شده است که یک بازنگری در رابطه با کشورهای عربی صورت گیرد. در نخستین گام بنا شده است تا کمکهای مالی که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به مخالفان سوری انجام میدادند محدود شود و داعش و نصرت که کمکهای مالی آنها از سوی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس صورت میگرفت متوقف شود. البته در این رهگذر سوریه نیز از داعش استفاده تاکتیکی کرد تا گروههای مختلف شورشی در سوریه را با یکدیگر درگیر کند و حتی به نوعی داعش را به سوی عراق سوق داد. بااین حال امریکاییها گفتهاند که مبارزه با داعش جریان بلندمدتی است. در عین حال برای امریکا اکنون آنچه مهم است مناطقی است که داعش در تصرف دارد که به ناچار این حملات به سمت سوریه نیز کشیده شده است.
با این حال اگر فرایند حملات در سوریه به مناطقی که در دست نیروهای بشار اسد است کشیده شود نشان میدهد استراتژی امریکا که در گذشته در برابر سوریه استراتژی نرم بود به راه حل سخت افزاری بدل شده است. با این وجود مسأله داعش به راحتی حل نخواهد شد. وقتی یک گروهی در طی سالیان تشکیل میشود یک شبه و به راحتی از بین نمیرود و خاموش نخواهد شد. البته داعش حرکتش به مانند یک شهاب بود اما هدف نهاییاش که ایجاد یک خلافت اسلامی از موریتانی تا اندونزی بود به مانند مثال «سنگ بزرگ علامت نزدن است» و ایجاد چنین وحدتی به دست داعش غیر محتمل است. اتحادیه عرب با گذشت بیش از نیم قرن از فعالیت خود نتوانسته است مسائل خود را حل کند و با یکدیگر متحد باشند حالاداعش بخواهد چنین کاری انجام دهد به هیچ عنوان پایدار نخواهد بود. با این وجود به نظر میرسد با توجه به شرایطی که وجود دارد پایان عمر داعش در عراق و سوریه نزدیک است و در این مناطق سرکوب خواهند شد.
در پی سخنرانی رئیسجمهور آمریکا درباره ضرورت مقابله با گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه، این روزها بحث درباره تشکیل یک ائتلاف بینالمللی بدین منظور، به سرخط اخبار و تحلیلهای رسانههای جهان راه یافته است. در این میان، بازخوانی اعترافات یکی از فرماندهان سابق بعثی ـ که مدتی پیش منتشر شد ـ میتواند در فهم بهتر روند جاری اوضاع در منطقه یاریرسان باشد.
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در جریان یک سخنرانی راهبرد آمریکا برای مقابله با داعش را بیان کرد، مقامات وزارت خارجه این کشور، به ویژه شخص جان کری، وزیر خارجه، سفر به کشورهای منطقه را آغاز کرده و روند عملی تشکیل ائتلاف بینالمللی ضد داعش را کلید زده است؛ ائتلافی که قرار است بر همکاری متحدین منطقهای آمریکا متکی بوده و ایران راهی به آن نداشته باشد.
در این میان و در شرایطی که مقامات جمهوری اسلامی ایران در موضع گیریهای خود نسبت به نیات واقعی آمریکا در مقابله با داعش تردید کردهاند، بازخوانی اعترافات یک فرمانده سابق بعثی ـ که مدتی پیش در عراق دستگیر شده و درباره پشت پرده شکلگیری و فعالیتهای داعش نکاتی را بیان کرده بود ـ نشان میدهد ابهامات موجود درباره عزم واقعی آمریکا برای مبارزه با این گروه تا چه اندازه جدی است.
در اوج پیشرویهای تروریستهای تکفیری در عراق و در ۲۶ خرداد ماه، خبری در سایت «تابناک» منتشر شد که در آن، به اعترافات یکی از فرماندهان بعثی تکریتی که در شمال سامرا دستگیر شده بود، اشاره شد. وی در اعترافات خود گفته بود، جریان داعش، صرفا نمای بیرونی گروههای تروریستی در عراق و سرپوشی برای جریانات اصلی است که در اختیار فرماندهان لشکرهای گارد صدام حسین هستند.
این فرمانده سابق بعثی در بخش مهمی از اعترافات خود و در پاسخ به اینکه شاید روزی این افراد یعنی اعضای داعش علیه فرماندهان بعثی اقدام کنند، گفته بود: «این پرسش را عزت ابراهیم الدوری، معاون صدام پاسخ داده که وقتی کار سران سابق لشکر صدام با آنان تمام شود، آنان را راهی ایران و سوریه خواهند کرد».
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره موضع آمریکا نسبت به داعش گفته بود: «ما از طریق عربستان سعودی با آمریکا به توافق رسیدهایم که پس از اینکه عراق در اختیار یاران صدام قرار گرفت، هیچ تروریست تکفیری در عراق نماند تا آمریکاییها هم نگرانی از بابت داعش نداشته باشند».
وی همچنین اشاره کرد، طرح عربستان برای عراق، همان طرحی است که در زمان حمله آمریکا به عراق، سعودیها به آمریکاییها پیشنهاد کردند. در آن زمان عربستان سعودی به آمریکاییها پیشنهاد داده بود، آنان به کنارهگیری صدام و صد تن از عناصر اصلی حکومت صدام رضایت دهند، ولی اجازه بدهند نظام حکومتی بعثی همچنان بماند. آمریکاییها در آن زمان با این پیشنهاد مخالفت کرده و سرانجام به عراق حملهور شدند.
نگاهی به این اظهارات و مطابقت دادن با شرایطی که طی چند هفته اخیر در سطح منطقه و در رابطه با گروه تروریستی داعش به وقوع پیوسته، نشان میدهد که اعترافات این فرمانده بعثی تا چه میزان حقیقت داشته و آمریکا چگونه در همه این مدت، در پی پیاده کردن طرح خود در کشورهای منطقه بوده است.
همان گونه که این مقام سابق بعثی اشاره کرده بود، هدف اصلی از پر و بال دادن به داعش در عراق و در پیش نگرفتن موضعی جدی در مقابل این گروه در ماههای اولیه فعالیتش در عراق، صرفاً با توجه به نیت آمریکا برای تغییر ساختار سیاسی عراق قابل تفسیر است؛ بنابراین، باید گفت که آمریکا تلاش داشت با حمایت ضمنی از پیشروی تکفیریها در عراق، دولت بغداد را ناکارآمد نشان داده و بر لزوم تغییر این دولت تأکید نماید.
اما آنچه آمریکاییها آن را یکی از محورهای سیاست خود روی آن حساب میکردند و به وقوع نپویست، این پیش بینی بود که نوری مالکی، نخست وزیر سابق عراق، در مقابل درخواستها برای کناره گیری خود مقاومت کرده و به این ترتیب، آمریکا خواهد توانست با هدایت یک جریان بازمانده از حزب بعث و با دور زدن رویههای دیپلماتیک، مالکی را کنار زده و مهره خود را در عراق بر سر کار بیاورد، ولی هوشمندی ائتلاف شیعی در عراق سبب شد که روند تغییر ساختار حاکمه در عراق با مسالمت صورت پذیرفته و در یک فرایند پارلمانی، حیدر العبادی جانشین نوری مالکی شود.
در این شرایط، آمریکا که از یک سو بخش نخست نقشه خود را شکست خورده دیده و از سوی دیگر، با توجه به هدف قرار گرفتن مستقیم منافع آمریکا در منطقه ـ در شکل پیشروی داعش به سمت مناطق کردنشین و نفتخیز و همچنین سر بریدن اتباع آمریکایی ـ و افزایش فشار افکار عمومی، ناچار شد برای کنار زدن این گروه از عراق وارد عمل شود که این اقدام در آغاز در شکل انجام حملات هوایی علیه مواضع این گروه و اکنون در قالب تلاش برای شکل دهی به یک ائتلاف بینالمللی نمود پیدا کرده است.
با این حال، مروری بر تحولات اخیر نشان میدهد، آمریکا همچنان از رسیدن به بخش دوم اهداف خود، یعنی هدایت جریان تکفیری به سمت دیگر کشورها، به ویژه سوریه ناامید نیست. تأکید مقامات آمریکایی بر اینکه آمریکا مواضع داعش را در هر نقطهای، از جمله در سوریه هدف قرار خواهد داد، از دید بسیاری از تحلیلگران به عنوان تلاش برای زمینهسازی جهت هدف قرار دادن مواضع ارتش سوریه و ایجاد شرایط لازم برای روی کار آمدن گروههای شورشی موافق آمریکا در این کشور تعبیر شده است.
در این میان، نقش عربستان سعودی در همکاری و همسویی با نقشههای آمریکای نیز بسیار قابل توجه است. آمریکا محور اصلی را در ائتلاف خود علیه داعش، بر نقش آفرینی عربستان سعودی قرار داده و در عوض، ایران را در حکم کشوری مهم و تأثیرگذار در مقابله با تکفیریها نادیده گرفته است. همین موضوع نشان میدهد که برنامه آمریکا تا چه اندازه با آمریکا هماهنگ شده و ماهیت اصلی آن به چه شکلی بوده است.
No comments:
Post a Comment