Tuesday, 16 December 2014

گذار آیت الله هاشمی رفسنجانی از فاز سکوت و ایستادگی، به فاز تهاجم سنگین و حمله خطی


   گذار آیت الله هاشمی رفسنجانی از فاز سکوت و ایستادگی، به فاز تهاجم سنگین و حمله خطی

n00001735-r-b-004_0
حمله بسیار شدید اللحن و غافلگیرانه و هنجارشکنانه دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی به "سیدمحمدخامنه ای" برادر بزرگتر علی خامنه‌ای رهبر نظام در پاسخ به اتهامات طرح شده توسط وی در شماره اول نشریه نوظهور موسوم به "رمزعبور"
آقای سید محمد خامنه‌ای، احتمالاً ... به عنوان «مرده‌ای در میان زندگان» آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود
با صدور بیانیه ای شفاف دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی به اتهامات  سید محمد خامنه ای پاسخ داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

آنانی که عبارت تنبیهی و سؤالی «این تذهبون؟!» را در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی شنیده‌اند، خوب می‌دانند که امام عزیز این عبارت را زمانی بر زبان جاری کردند که گروهی با تجاهل و تغافل، نسبت به حقانیت انقلاب اسلامی، در صدد آمریکایی جلوه دادن مبارزات مردم و نهضت روحانیت در ایران بودند، اما خوب است که قبل از ورود به مبحث، از سابقه این اصطلاح در تاریخ اسلام بدانیم که بسیار خواندنی و شنیدنی است.
خداوند متعال در سوره تکویر پس از سوگندهای محکم بر حقانیت قرآن و رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «انه لقول رسول کریم» و در ادامه با ردّ سخنان توهین‌‌آمیزی که کافران و مشرکان علیه پیامبر(ص) و اسلام در جامعه پخش می‌کنند، در آیات 22 تا 25 می‌گویند: «پیامبر دیوانه نیست و در موارد وحی، بخیل نیست و قرآن کلام شیطان رجیم نیست» و سپس با قهر الهی خویش می‌فرمایند: «فاین تذهبون؟!»
حضرت علی(ع) نیز در خطبه 87 نهج‌البلاغه، با دلی پرخون، از علمایی گلایه و شکوه می‌نمایند که «خویش را عالم خوانده، در صورتی که عالم نیست، یک سلسله نادانی‌ها را از جمعی نادان‌تر فرا گرفته! و مطالبی گمراه کننده از گمراهانی آموخته، دام‌هایی از طناب‌های غرور و گفته‌های دروغین بر سر راه مردم افکنده، قرآن را بر امیال و خواسته‌های خود تطبیق می‌دهد، حق را به هوسها و خواهش‌های دلش تغییر می‌دهد و می‌گوید از بدعت‌ها کناره گرفته‌ام، ولی در آنها غلت می‌زند، چهره او چهره انسان است و قلبش قلب حیوان، راه هدایت را نمی‌شناسد، پس او مرده‌ای است در میان زندگان»
امام علی(ع) در ادامه خطبه خویش می‌فرمایند: «فاین تذهبون و انی توفکون و الاعلام قائمه و الآیات واضحه و المنار منصوبه فاین یتاه بکم و کیف تعمهون؟!» یعنی: کجا می‌روید؟ رو به کدام طرف می‌کنید؟ پرچم‌های حق برپاست، نشانه‌های آن آشکار است! با اینکه چراغ‌های هدایت نصب گردیده است، باز گمراهانه به کجا می‌روید؟ چرا سرگردانید؟!»
این سخنان که معلوم است از نهایت خشم مولی الموحدین علی (ع) نسبت به جهالت یک عده عالم!! بر زبان آمده، در طول 1400 سال تاریخ اسلام در نهج‌البلاغه مستور بود، تا اینکه دوباره در 29 آبان سال 1360 ( در حمله گروهی به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به خاطر جریان مک‌فارلین) بر زبان سلاله پاک آن امام همام، یعنی امام خمینی(ره) جاری شد و با اینکه آن عزیز مهربان تأکید می‌کنند که «نمی‌خواهم در این روز مبارک (عید مبعث) اسباب افسردگی اشخاص بشوم» چنان ناراحت، افسرده و خشماگین هستند که با همه مهربانی‌هایش، می‌فرمایند: «چرا می‌خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می‌خواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید می‌روید؟ این تذهبون؟ من نمی‌توانم  آن طوری که می‌خواهم، با شما صحبت کنم و نمی‌خواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟!
امام(ره) در ادامه تأکید می‌فرمایند: «لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است. شما را چه شده است این‌طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را می‌شناسم، شما این‌طور نبودید. من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان، نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمی‌توانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود. من نمی‌خواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دو دستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را ...» (صحیفه امام، جلد 20، صفحات 159 تا 163)
سال‌ها گذشت و ناگهان یکی از همان مخاطبان عتاب‌آلود امام خمینی(ره) در ماجرای مک فارلین، در تناقضی آشکار، اول می‌گوید: «من قبول نکردم که آن نامه [به وزیر امور خارجه] را امضا کنم، قهراً امضا کردم و به دام آنها افتادم.» در ادامه می‌گوید: «کار درستی کرده‌ایم.» این آقا که نامش در تاریخ انقلاب اسلامی یک‌بار، آن هم به خاطر حمله به دلسوزان انقلاب و به عنوان مخاطب امام راحل در «این تذهبون؟» آمده، ماجرای مک ‌فارلین را که امام عزیز آن را باعث «به عزا نشاندن کاخ سفید» می‌دانند (صحیفه، ج 20، ص 160)، موجب «افتضاح» ایران می‌خواند!
گویا این شخص با سؤاستفاده از فضای غبارآلوده زمان که یاران و اهل بیت امام عزیز را به جرم وابستگی‌های علمی و نسبی می‌نوازند و دیگران به تماشا نشسته‌‌اند و فعلاً سکوت اختیار کرده‌اند! متوسل به نشریه‌ای وابسته به جریان انحرافی می‌شود که فهرست مطالب آن در 7 شماره نشان می‌دهد که از الفبای رسانه‌ای، فقط توهین و تهمت را به عنوان «رمز عبور» از راه اندیشه‌های امام و زنده نگه داشتن القائات جریان انحرافی، آموخته است که البته بر گردانندگان آن نشریه هرجی نیست.
اما تعجب از رسانه‌های مدعی ارزش‌مداری و پیروی از امام و رهبری است که با ذوق و ولع تمام، هر مطلبی را، ولو حاوی توهین به امام(ره)، رهبری و بزرگان انقلاب اسلامی، صرفاً به خاطر اینکه توهین به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آن برجسته است، منتشر می‌کنند و گویا هدف، آن‌چنان وسیله را برایشان توجیه می‌کند که فراموش کرده‌اند، مطالب نویسنده سراسر توهین به امام امت(ره)، رهبری نظام و نظام اسلامی است. فراموش کرده‌اند، آیت‌الله بهشتی، اگر تمامیت‌خواه بود که بفرموده امام خمینی(ره) «مظلوم نمی‌زیست و مظلومانه به شهادت نمی‌رسید.»
اما خطاب ما در این مقال به آقای سید محمد خامنه‌ای است که به خاطر کسوت و نسبت خویش، باید آیینه تمام نمای انصاف، عدالت و حقیقت باشد. شخصیتی که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گرماگرم همان روزهایی که جامعه به خاطر ناراحتی امام به چنان حالتی رسیده بود که خود او فکر می‌کرد: «پاسداران در مجلس اسلحه به روی وی خواهند کشید»، درباره کارشان می‌گوید: «آنها به وظایف نمایندگی عمل کرده‌اند.» (خاطرات سال 66، دفاع و سیاست، ص 49، پنج‌شنبه 13 فروردین)
کاش دایره توهین‌های آقای محمد خامنه‌ای و افرادی امثال ایشان که معلوم است به خاطر سرباز کردن  یک دمل چرکین 28 ساله است، با هر دلیل و انگیزه‌ای، محدود به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود و مانند بعضی از گروه‌های دیگر، با توهین و تهمت به «هاشمی عزیز» (در تعبیر امام راحل) روح بغض‌آلود خود را تسکین می‌داد، اما گویا کینه‌های او نسبت به شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن‌قدر عمیق است که ابایی ندارد برای تخریب ایشان دانسته یا ندانسته اندیشه‌های امام را به آتش بکشد و بر تفکرات مدبرانه ایشان، خاکستر فریب بپاشد و بگوید که انقلاب از اساس طرح آمریکایی‌ها بود!! ابایی ندارد آیت‌الله دکتر بهشتی را که با عمّامه در آتش کینه نفاق سوخت و به تعبیر امام راحل به تنهایی یک ملت بود و مظلوم شهید شد و هنوز هم مظلوم است، با «ظاهری لیبرالیستی» و «تمامیت خواه» بخواند. ابایی ندارد مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی، فرزند برومند امام (ره) را مستقیم و یا با عبارت «جماران نشینان» شریک توطئه آمریکایی‌ها و القاء کنندگان مطالب خلاف واقع و گزارش‌های دروغ به امام معرفی کند. ابایی ندارد حتی برادرش، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب و 80 مجتهد فقیه مجلس خبرگان را در انتخاب رهبری پس از امام، فریب خورده آمریکا بنامد و بالاتر از همه ابایی ندارد که بگوید امام از اوّل تا آخر مبارزه و پیروزی، تحت تأثیر گروهی بودند که برای آمریکا کار می‌کردند و امام تصمیمات مهم خود را براساس القائات دیگران و اطرافیان می‌گرفتند!!
به قول مولا علی (ع) به خاطر طناب غرور، حق را به هوس‌ها و خواهش‌های دلش تغییر داده و با اینکه پس از آن نهیب امام راحل، امضای خود را پس گرفته بود، اما انگار دقیقاً مصداق همان جمله امام علی(ع) است، چون «گفته بود از بدعت‌ها کناره گرفته‌ام، ولی در آنها غلت می‌زد.»
آقای سید محمد خامنه‌ای در داستان‌های تخیّلی که برای ارضای نفسانیات خود ساخته، درباره ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گوید: «اطرافیان هاشمی او را به سمت ریاست جمهوری سوق دادند تا یک پله به رهبر شدن!! نزدیک شود و این یک توطئه آمریکایی بود.»، حال آنکه در مهرماه 1366 که هنوز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور و امام(ره)  در قید حیات بودند، وقتی از آیت‌الله خامنه‌ای می‌پرسند: «نظر شما در مورد کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی برای آینده ریاست جمهوری چیست؟» می‌فرمایند: «البته این قضیه هنوز مطرح نشده، ولی من آقای هاشمی رفسنجانی را برای همه مسؤولیت‌ها صد درصد می‌پسندم و تأیید می‌کنم. من شخصی گیراتر، شیرین‌تر، محبوب‌تر و کارآمدتر از آقای هاشمی رفسنجانی در بین مسؤولین جمهوری اسلامی ایران برای پست ریاست جمهوری و دیگر مسؤولیت‌های مهم سراغ ندارم.» (روزنامه رسالت، 27 مهرماه 1366)
آقای سید محمد خامنه‌ای، احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، نبودند و یا احتمالاً به قول امام علی(ع) به عنوان «مرده‌ای در میان زندگان» آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود، وگرنه همگان می‌دانند که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چه نقشی در آن مقطع برای تعیین رهبری داشته‌اند!! و خنده‌دار است که ادعا می‌کند: «ریاست جمهوری هاشمی مقدمه‌ای برای هماهنگ‌سازی امور و زمینه‌سازی برای ایجاد پایگاه قدرت و خیز به سمت آرزوی دیرینه پس از فوت امام بود، ولی قدری دیر شده بود و با حکمت و عنایت الهی و با تصمیم و رأی ناگهانی و تقریباً بی‌مقدمه مجلس خبرگان، [آیت‌الله] خامنه‌ای انتخاب شدند و کار از کار گذشت.» امروز دیگر حتی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی در ایران می‌دانند که ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پس از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی بود و این‌گونه سخن گفتن، مصداق همان جمله امام علی(ع) است که «عالم نیست، یک سلسله نادانی‌ها را از جمعی نادان فرا گرفته و مطالبی گمراه کننده را از گمراهانی آموخته.»
اگر چه  پاسخ  گفتن  به ادبیات  ساختار شکنانه  آقای  محمد  خامـنه‌ای در شـأن  هیـچ  شخصیت  حقیقی و حقوقی  در جمهوری  اسـلامی نیست، اما  چون مستمسک  همه کینه‌ جـویان انقلاب،  نظام  اسلامی ، امـام  راحـل  و   شهـدای  عزیز  شد  و  نوعی یـأس انقـلابی را در جـامعـه ایـران اسـلامی تزریق می‌کند، باید گفت که حقانیت راه امام(ره) و انقلاب اسلامی آن قدر آشکار است که با چنین ابرهای تیره و تاری کتمان نمی‌شود.
البته سابقه محبت‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به ایشان به سال‌های قبل از انقلاب می‌رسد و مطالب زیادی از حرف‌ها و اقدامات ناسپاسانه وی هست که به خاطر حفظ آبرو و حرمت بیت شریف خامنه‌ای، به خصوص رهبر معظم انقلاب، از بیان آن خودداری می‌کنیم و امیدواریم مردم عزیز از تکرار توهین‌های این شخص به امام عزیز، رهبر معظم و بزرگان شهید انقلاب در این مقال بر ما ببخشایند که برای تبیین موضوع لازم بود!!
و کلام آخر اینکه چرا کسانی که در جریان تصمیمات انقلاب، دفاع مقدس، توطئه‌های ریز و درشت ضد انقلابیون و منافقین در این کشور هستند، در این‌گونه موارد که بدیهات انقلاب تحریف و تخریب می‌شود، سکوت کرده و برای دفاع از نظام اسلامی، سخنان سخیف و داستان‌سرایی‌های تخیلی گروهی بغض‌آلود را پاسخ نداده و تماشاچی شده‌اند؟!

مسؤول دفتر آیت الله هاشمی

تحلیل سایت العربیه از بیانیه دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران به محمد خامنه ای
دبی-العربیه.نت فارسی// دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، با صدور بیانیه‌ای، به شدت محمد خامنه‌ای برادر بزرگ‌تر رهبر جمهوری اسلامی ایران را به دلیل سخنان اخیرش که در آن هاشمی رفسنجانى را به «تلاش براى رسیدن به رهبرى» و «ارتباط با امریکا» متهم کرد بود، مورد حمله قرار داد.
ماجرای مک فارلین

در بیانیه دفتر هاشمی رفسنجانی، در باره سخنان محمد خامنه‌ای که در آن هاشمی را به خاطر ماجرای مک فارلین، «آمریکایی» توصیف کرده بود، آمده است: «سال‌ها گذشت و ناگهان یکی از مخاطبان عتاب‌آلود امام خمینیدر ماجرای مک فارلین، در تناقضی آشکار، اول می‌گوید: «من قبول نکردم که آن نامه [به وزیر امور خارجه] را امضا کنم، قهراً امضا کردم و به دام آن‌ها افتادم.» در ادامه می‌گوید: «کار درستی کرده‌ایم.» این آقا که نامش در تاریخ انقلاب اسلامی یک‌بار، آن هم به خاطر حمله به دلسوزان انقلاب و به عنوان مخاطب امام راحل در «این تذهبون؟» آمده، ماجرای مک ‌فارلین را که امام عزیز آن را باعث «به عزا نشاندن کاخ سفید» می‌دانند موجب «افتضاح» ایران می‌خواند!» 

محمد خامنه‌ای در مصاحبه‌ای که با تنشریه «رمز عبور» کرده، گفته با اشاره به حادثه مشهور «ایران گیت» مى گوید: «یکی از دلایل وقوع سفر مک فارلین به ایران و می‌ه‌مان هاشمی شدن او و بعد از آن افشای آن توسط بیت منتظری همین رقابت پنهانی بیت منتظری و حواشی هاشمی بر سر تماس و معامله و حتی قرارداد با آمریکا و اقمار او بود. یعنی سفر مک فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می‌دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به تصور آن‌ها از طرف امام مطرود و منزوی و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف معامله با آمریکا باقی بمانند».

سید محمد خامنه‌ای، معتقد است که «دلیل سفر مک‌فارلین به تهران و ارتباط برقرار کردن با هاشمی و قضیه «ایران گیت»، برای تثبیت آینده نفوذ در ایران و به تحلیل بردن تدریجی «نظام اسلامی و انقلابی» بوده است».

برادر رهبری ایران، معتقد است که «در نتیجه این دیدار، آمریکایی‌ها و طرف ایرانی روی آینده ایران به توافق رسیده بودند که این توافق می‌توانست جان آیت‌الله خمینی را به خطر اندازد». 

برادر بزرگ‌تر آیت الله خامنه‌ای، تمام ماجراى» ایرن گیت «را تلاش برای مهره‌سازی آمریکایی‌ها در ایران می‌داند و مدعی است که آیت‌الله خامنه‌ای، این توطئه را بعد‌ها خنثی کرده است». 

ماجرای مک‌فارلین و ماجرای ایران گیت نیز معروف است، به معامله تسلیحاتی ایران با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل از ۲۰ اوت ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ بازمی‌گردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات ادوات جنگی و نظامی را که به واسطه تحریم امکان فروش آن‌ها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. پول فروش این تسلیحات به طور پنهانی به ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا داده می‌شد. اسرائیل نیز بخشی از معامله فروش تسلیحات به ایران را در دست گرفت و از این طریق سعی در شکست‌نخوردن ایران در مقابل جبهه متحد عربی مخالف اسرائیل داشت. این ماجرا به وسیله نامه منوچهر قربانی فر به فتح الله امید نجف آبادی اطلاع رسانی شد وبرای اولین بار دربیت آیت الله منتظری قائم مقام وقت رهبری ایران مطرح شد. گفته می‌شود سید مهدی هاشمی از نزدیکان آیت الله منتظری و از مسئولان وقت سپاه پاسداران به وسیله روزنامه الشراع لبنان این ماجرا را فاش کرد. کنگره امریکا در آن زمان کمک مالی به شورشیان نیکاراگوا را ممنوع کرده بود و ماجرای ایران–کنترا بعد از رسوایی واترگیت بزرگ‌ترین رسوایی سیاسی آمریکا لقب گرفت.

کینه محمد خامنه‌ای از هاشمی

بیانیه دفتر هاشمی رفسنجانی، ضمن متهم کردن محمد خامنه‌ای به سوء استفاده از نسبتش با رهبر ایران افزوده است: «کاش دایره توهین‌های آقای محمد خامنه‌ای و افرادی امثال ایشان که معلوم است به خاطر سرباز کردن یک دمل چرکین ۲۸ ساله است، با هر دلیل و انگیزه‌ای، محدود به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود و مانند بعضی از گروه‌های دیگر، با توهین و تهمت به «هاشمی عزیز» (در تعبیر آیت الله خمینی) روح بغض‌آلود خود را تسکین می‌داد، اما گویا کینه‌های او نسبت به شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن‌قدر عمیق است که ابایی ندارد برای تخریب ایشان دانسته یا ندانسته اندیشه‌های امام را به آتش بکشد و بر تفکرات مدبرانه ایشان، خاکس‌تر فریب بپاشد و بگوید که انقلاب از اساس طرح آمریکایی‌ها بود!!» 

این بیانیه، محمد خامنه‌ای را به کینه از هاشمی رفسنجانی متهم کرده و افزوده است: «آقای سید محمد خامنه‌ای در داستان‌های تخیّلی که برای ارضای نفسانیات خود ساخته، درباره ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گوید: «اطرافیان هاشمی او را به سمت ریاست جمهوری سوق دادند تا یک پله به رهبر شدن!! نزدیک شود و این یک توطئه آمریکایی بود.»، حال آنکه در مهرماه ۱۳۶۶ که هنوز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور و امام (ره) در قید حیات بودند، وقتی از آیت‌الله خامنه‌ای می‌پرسند: «نظر شما در مورد کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی برای آینده ریاست جمهوری چیست؟» می‌فرمایند: «البته این قضیه هنوز مطرح نشده، ولی من آقای هاشمی رفسنجانی را برای همه مسؤولیت‌ها صد درصد می‌پسندم و تأیید می‌کنم. من شخصی گیرا‌تر، شیرین‌تر، محبوب‌تر و کارآمد‌تر از آقای هاشمی رفسنجانی در بین مسؤولین جمهوری اسلامی ایران برای پست ریاست جمهوری و دیگر مسؤولیت‌های مهم سراغ ندارم.» (روزنامه رسالت، ۲۷ مهرماه ۱۳۶۶)»

تلاش هاشمی برای رهبری
بیانه دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه، به متهم کردن هاشمی رفسنجانی به تلاش برای رهبری از سوی محمد خامنه‌ای پرداخته و در این باره نوشته است: «آقای سید محمد خامنه‌ای، احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، نبودند و یا احتمالاً به قول امام علی به عنوان «مرده‌ای در میان زندگان» آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود، وگرنه همگان می‌دانند که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چه نقشی در آن مقطع برای تعیین رهبری داشته‌اند!! و خنده‌دار است که ادعا می‌کند: ریاست جمهوری هاشمی مقدمه‌ای برای هماهنگ‌سازی امور و زمینه‌سازی برای ایجاد پایگاه قدرت و خیز به سمت آرزوی دیرینه پس از فوت امام بود، ولی قدری دیر شده بود و با حکمت و عنایت الهی و با تصمیم و رأی ناگهانی و تقریباً بی‌مقدمه مجلس خبرگان، [آیت‌الله] خامنه‌ای انتخاب شدند و کار از کار گذشت.»
محمد خامنه‌ای با متهم کردن هاشمی رفسنجانی به تلاش برای رهبر شدن، گفته بود: «طی ریاست جمهوری هم زمزمه مادام‌العمر کردن ریاست جمهوری برای هاشمی هم شروع شد که با هوشیاری مقام معظم رهبری توطئه خنثی شد. ریاست جمهوری هاشمی مقدمه‌ای برای هماهنگ‌سازی امور و زمینه‌سازی برای ایجاد پایگاه قدرت و خیز به سمت آرزوی دیرینه پس از فوت امام بود ولی قدری دیر شده بود و با حکمت و عنایت الهی و با تصمیم و رأی ناگهانی و تقریبا بی‌مقدمه مجلس خبرگان رهبری، آقای خامنه‌ای انتخاب شد و کار از کار گذشت و توطئه آمریکایی به راه دیگری افتاد که نمونه آن فتنه‌های سال‌های ۷۸ و ۸۸ است و این حکایت همچنان باقی است.»

No comments:

Post a Comment