دفاع پاسدار ضرغامی از "فردید"گرایانی مانند حسین شریعتمداری و صفار هرندی!
پاسدارضرغامی / رئیس کنار گذاشته شدهء" صدا و
سیما"- پس از 16 آذر در همایشی مهندسی شده موسوم به "دانشگاه سدی
دربرابر فتنه" !!! شرکت کرد تا در دفاع از عملکردش در جریان کودتای
88 ادعاهای بی پایه ای بنماید و تلاش کند تا بگِل مالی رخسار خورشید حقیقت
را بپوشاند!
پاسدار ضرغامی از جمله ادعا کرد:
شخصیتهای بزرگ انقلاب در مورد فتنه فرمایشات خوبی کردهاند. مثل آقایان
صفارهرندی و شریعتمداری. ما زمانی که مسئولیت بر عهده داشتیم بیشتر
عمل میکردیم اما حالا یواش یواش میتوانیم در موردش صحبت کنیم.
امروز مساله فتنه و قبحش مشخص شده. حوادث لیبی، سوریه و دیگر
همسایگان ما نشان داد که اگر فتنه به نتیجه میرسید چه بر سر اسلام و
ایران میآمد. دیدید که حتی بعد از آن غوغاها به سرعت عدهای گفتند
تقلب نبوده؛ حتی رهبر معظم انقلاب با استفاده از حکم حکومتی چند روز
اعلام نتیجه بررسی شورای نگهبان را عقب انداختند و با تمام نمایندگان
کاندیداها جلسه گذاشتند. من در آن جلسه نبودم اما وقتی شنیدم به اوج
مظلومیت ایشان پی بردم.
فتنه یک گرد و غبار است زمانی که
صدام حمله کرد میدانستیم باید چه کنیم اما فتنه متفاوت است. همان
خواصی که رهبری در فرمایشات تاریخیشان سالها پیش در موردشان صحبت
کردند بعد از انتخابات سال 88 جواب انتخابات را برنتافتند و اسم تقلب
را بیرون آوردند. اصلا از قبل از انتخابات با پخش سرودهای چریکهای
فدایی در استادیوم آزادی و یا شعارهایی که اگر تقلب بشود بیرون
میریزیم و یا مصاحبه مکرر آن سرکار خانم که بارها به خبرنگار گفتند
اگر اسم کاندیدایمان بیرون نیاید، مردم بیرون بیایند نشان میداد که
میخواهند چه کنند.
با اینکه آقای ناطق نوری از برخی
مسائل ناراضی بودند اما بعد از انتخابات در 25 بهمن با صحبتهایی که
با ایشان داشتم در مورد فتنه موضع گرفتند. برخی از سران کشور
نتوانستند این کار را بکنند. فتنه طوری است که بعضیها نمیتوانند در
آن موضع بگیرند. نظر من در مورد آقای خاتمی همین است.
من بین موسوی و کروبی فاصله می گذارم. موسوی آگاهانه تر
از کروبی حرکت میکرد و آقای کروبی کمتر در جریان مسائل خارج بود.
این نظر کارشناسی من است. آقای خاتمی با همه ویژگیهایی که داشت و
نقدی که خیلی ها به او وارد کردند گرفتار فتنه شد و سخت است که
از آن برگردد. او تا آخرین لحظه اسیر بازی موسوی بود.
بعضی ها که فعال فتنه
بودند امروز مدعی رهبری و مدیریت کلان کشور شدهاند. موسوی از من
خواست که در تلویزیون سخنرانی کنم با این که تصمیم سختی بود اما من
گفتم که اشکالی ندارد و بیایند با کسی مثل آقای حداد عادل چند ساعت
صحبت کنند اما او میگفت که نباید تنها بیایم، بیانیهای دارم و
باید آن را برای مردم بخوانم. نمیشد که او را تنها بگذاریم تا بیاید
و به همه مردم نظرش را بگوید
No comments:
Post a Comment