پاتکهای زبونانه ودرعین حال طنزآمیز مفسدان برسر قضیه فساد دولت نهم-دهم
همه
این دست و پا زدنهای زبونانه برای منحرف کردن اذهان مردم و افکار عمومی از
توطئه ننگین کودتای انتخاباتی سال هشتادوهشت و خیانت مسلم به آراء مردم است
مبارزه با فساد در روزنامههای امروز شکل
طنزآمیزی به خود گرفته است. روزنامههای اصولگرا پنج پرونده فساد جناح
مقابل را ذیل خبر جلسه دیروز خود برجسته کردهاند و اشاره خاصی به نامه
رحیمی نکردهاند. در مقابل، روزنامههای اصلاحطلب نامه رحیمی را تیتر یک
کردهاند.
روزنامههای متعلق به محفل
موسوم به "اصولگرا"!!! برای فرار به جلو در قضیه فضاحت کودتای ننگین
انتخاباتی هشتادوهشت که به برسر کار آوردن محموداحمدی نژاد و خیانت به آراء
مردم منتهی شد، پنج پرونده را در برابر نامه رحیمی قرار دادند
روزنامههای اصولگرا در حاشیه خبر نشست خبری با حضور نادران، توکلی و
زاکانی پنج پرونده فساد را مورد توجه قرار دادهاند. جوان در بخشهایی از
مطلبی با تیتر «مطالبه حکم فسادکرسنت و مهدی هاشمی» نوشته است: علیرضا
زاکانی با تأکید بر اینکه موضوع محاکمه آقای رحیمی مسأله امیدآفرینی در
جامعه بود، افزود: عناصر فاسد دیگری نیز هستند که فسادشان قابلمقایسه با
فساد آقای رحیمی نیست و اسناد این فسادها در دست ما نمایندگان مجلس هست.
بنده عرضم این است که دستگاه قضایی در رابطه با پرونده کسانی که فساد قابل
توجهی دارند باید به همین شکل ورود کند.
زاکانی خاطرنشان کرد: کسانی که در موضوع کرسنت ۸۵۰ هزار دلار رشوه
گرفتهاند، امروز به عنوان واردکننده بنزین شناخته میشوند و مدال
میگیرند و زمانی که الحاقیه ۶ کرسنت در سال ۸۴ امضا شد، هرچند ما اعتراض
کردیم، اما همان اشخاص امروز مسئولیت گرفتهاند و تصمیماتی میگیرند که
پنج سال دیگر معلوم میشود چه اتفاقی افتاده است. متأسفانه کسانی که
پروندهشان ننگ است برای نظام اسلامی، امروز مسئولیت میگیرند.
بخش دوم این نشست به پرسش و پاسخ رسانههای مختلف از سه نماینده مجلس فعال در عرصه مبارزه با مفاسد اقتصادی اختصاص یافت.
علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه این
نشست در پاسخ به سؤالی مبنی بر چگونگی وضعیت تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد
و اخذ مدرک محمدرضا رحیمی از این دانشگاه اظهار داشت: تحقیق و تفحص از
مراکز آموزش عالی و دانشگاه آزاد در دو نوبت انجام گرفت که تحقیق و تفحص
اول در سال ۸۴ تا ۸۵ انجام شد که همه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را
شامل میشد و به ۱۵۷۰ مورد رسید و در ۹ تیپ مختلف دستهبندی شد که یک تیپ
آن دانشگاه آزاد بود.
وی ادامه داد: در مورد دانشگاه آزاد ۹۰ هزار صفحه گزارش و ۱۳ جلد خروجی
گزارش استخراج شد و مجموع این گزارشها ۴۳ جلد بود که در نهایت در یک
جلد مکتوب شد اما به هر تقدیر رئیس کمیسیون وقت اجازه نداد تا این مسأله
از کمیسیون عبور کند، بنابراین موضوع در کمیسیون مطرح نشد و البته آقای
توکلی تذکر داد که ریاست کمیسیون برادر زن آقای جاسبی بود. زاکانی با
اشاره به شبههای که در مورد مدرک تحصیلی محمدرضا رحیمی وجود داشت، تأکید
کرد: راجع به مدرک آقای رحیمی و اعتراضی که به آن وارد بود، از گذشته
جلسهای با آقای نادران و توکلی و مرحوم آقای کردان برگزار شد و بنده راجع
به مدرک تحصیلی او سؤال کردم و ایشان توضیحاتی را ارائه و بیان کرد که در
مورد موضوع مدرک آکسفورد دو مورد وجود دارد که یکی مربوط به من (کردان) و
مدرک دیگر نیز به آقای رحیمی داده شد. وی خاطرنشان کرد: این مدارک بر
همین مبنا به عنوان مدارک دوقلو در مجلس پیگیری و مشخص شد آن مدرک بیپایه
و اساس بود.
زاکانی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در رابطه با پرونده کرسنت و نقش مهدی
هاشمی گفت: در رابطه با پرونده کرسنت سه شخص مؤثر بودند؛ آقای عباس
یزدانپناه، آقای علی ترقیجاه و مهدی هاشمی که در پرونده کرسنت عباس
یزدانپناه رابطه مستقیمی با مهدی هاشمی پیدا میکند. در یک جلسه وقتی با
شخصی صحبت میکردیم و در رابطه با نقش عباس یزدانپناه بحث میکردیم او
گفت، عباس یزدان پناه میتوانست اطلاعات نابی بدهد و گفت من اسناد نابی
دارم در رابطه با مسائل نفتی و گازی که پلیس انگلیس در دفتر وی این اسناد
را که مربوط به دوره قبلی وزارت آقای زنگنه است، استخراج میکند.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه قبل از انتصاب زنگنه به ما گفتند
که درباره پرونده کرسنت صحبت نشود، افزود: آنها گفتند این موضوع باعث
سوءاستفاده شرکت کرسنت میشود که ما در پاسخ گفتیم ما فساد موجود در
پرونده را میگفتیم که اتفاقاً علیه کرسنت است. از نظر بنده پرونده کرسنت
وزن بالایی دارد که باید یک روز با رسانهها در رابطه با ابعاد آن صحبت
شود و گفته شود چه کسانی با انجام آن خیانتها چه مدالهایی گرفته و چه
مدالهایی در حال گرفتن هستند. به نظر من اتفاقات در حال تکرار است و باید
مواظب باشیم که بابک زنجانیها تکرار نشوند.
وی افزود: وقتی اشخاص مؤثر در پرونده کرسنت به امارات رفتند به جای
اینکه برای رفتن به سکو از آبهای ایران استفاده کنند، آنها به امارات
رفتند و تحت حمایت اماراتیها از راه آبی آنها به این سکوها رفتند. به
نظر بنده در راه رسیدگی به پرونده کرسنت موانعی وجود داشت، به طور مثال
اسناد این پرونده یک سال و اندی بدون دست خوردن باقی مانده بود و به
بهانههای واهی کسی به این پرونده ورود نمیکرد.
همچنین احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در نشست
تقدیر از فعالان سیاسی و رسانهای پیشتاز در مبارزه با مفاسد اقتصادی، در
پاسخ به سؤالی مبنی بر آخرین وضعیت تبادل رانت واردات ۶۵۰ میلیون یورویی
اظهار داشت: دیوان محاسبات قصد تخصیص امتیاز واردات ۶۵۰ میلیون یورویی به
تاجر خاص را محرز دانسته و برهمین اساس برخی از مسئولان ذیربط تعلیق
شدهاند و همچنین کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نیز به صورت مشابه اعلام کرد که
تبعیض و رانت در این پرونده محرز است، بنابراین پرونده به شورای رقابت رفت
تا طی جلسهای در این مورد تصمیم بگیریم.
در مقابل روزنامههای اصلاحطلب ترجیح دادهاند از این جلسه تنها به
مسائل مربوط به اصولگرایان بپردازند. روزنامه دولتی شهروند، بدون اشاره به
بخشهای مورد علاقه اصولگرایان، بخشهای دیگر جلسه را در مطلبی با تیتر
«احمدینژاد به رغم آگاهی از تخلفات رحیمی او را منصوب کرد» پوشش داده
است.
اعتماد نیز در مطلبی با تیتر «وقتی اصولگرایان به خودشان مدال شجاعت
میدهند» نوشته است: ژست فسادستیزی اصولگرایان هنوز ادامه دارد. این بار
اصولگرایان برای پیشتاز نشان دادن خود در مبارزه با مفاسد اقتصادی از خود
تقدیر کردند. روز گذشته انجمن روزنامه نگاران مسلمان با ریاست سیدنظام
الدین موسوی، مدیرعامل خبرگزاری فارس همایش با نام «تقدیر از فعالان سیاسی
و رسانهای پیشتاز در مبارزه با مفاسد اقتصادی» برگزار کرد که مهمانانش
احمد توکلی، علیرضا زاکانی و الیاس نادران و مدیران عامل خبرگزاریهای
اصولگرا بودند. نکته کلیدی تمامی سخنرانان این همایش، درخواست از قوه
قضاییه برای رسیدگی به پروندههای دیگر و به خصوص پرونده مهدی هاشمی بود.
همه سخنرانان از مهدی هاشمی سخن گفتند و بیان کردند که اخبار دادگاه
فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی را رصد میکنند. از فساد ستیزیشان سخن
راندند و دیگر بار، ادعای روزهای اخیرشان را تکرار کردند. تأکید کردند که
این اصولگرایان هستند که پیشرو در مبارزه با فسادند. از تلاششان برای
مبارزه با مفاسد اقتصادی در گذشته و از برنامههایشان برای مقابله با این
مهم در آینده پرده برداری کردند. از تهدید هم سخن گفتند. از زمان اعلام
حکم نهایی محمدرضا رحیمی از سوی دادگاه تجدیدنظر در شامگاه روز چهارشنبه
تا به امروز، اصولگرایان خود را آماده کردند و حملاتشان را به سوی دولت
تدبیر و امید و اصلاح طلبان روانه کردند. از ظهور «بانک زنجانی٢» اعلام
خطر کردند بدون آنکه بگویند چرا در زمان دولتهای نهم و دهم اندک تلاشی
برای مواخذه از دولت اصولگرای احمدینژاد در جهت مبارزه با فساد نکردند.
نگفتند که چرا رحیمی را رییس دیوان محاسبات کردند اما گفتند که این اصلاح
طلبان بودند که او را به ریاست دیوان محاسبات مجلس اصولگرا رساندند.
روزنامههای اصلاحطلب همچنین نامه رحیمی به احمدینژاد را به شکلی
پررنگ در کانون توجه خود قرار دادهاند. شرق در مطلبی با تیتر «افشاگری
رحیمی علیه احمدینژاد» در این باره نوشته است: حکم صادرشده برای محمدرضا
رحیمی همچنان مستعد تولید حواشی غافلگیرکننده جدید است. چنانکه روز گذشته
و در حالیکه نادران و توکلی و زاکانی در یک نشست خبری درحال تجلیل شدن
به دلیل پیگیری پرونده رحیمی بودند، معاوناول رییس دولت سابق که هنوز
برای اجرای حکم به زندان فراخوانده نشده متن طولانی نامه گلایهآمیزش خطاب
به احمدینژاد را منتشر کرد. نامهای که در آن رحیمی، خود را قربانی
«آبروبریهای احمدینژاد» و «رفیق قدیمی» او معرفی میکند تا بر تلاشها
برای متصلدانستن خود با هاشمیرفسنجانی خط بطلان بکشد.
او برای تأکید بر منتسب نبودن به هاشمی حتی ماجرای معروف تراکتورها
را هم تکذیب میکند و در ادامه شاید به امید بازگشت به آغوش اصولگرایان،
همزمان با فاصلهانداختن بین خود و هاشمی، از احمدینژاد هم فاصله میگیرد
و لب به افشاگری علیه او میگشاید. چرخه اعلام برائت اصولگرایان از
احمدینژاد و تبریجستن احمدینژاد از جرایم رحیمی حالا با اعلام برائت
رحیمی از احمدینژاد تکمیل میشود تا در آستانه اجرای حکم معاوناول دولت
دهم، رقابت برائتجستن همه اصولگرایان از یکدیگر وارد مرحلهای جدیتر
شود. به این ترتیب، متهمی که حالا با اثبات اتهاماتش در جایگاه مجرمیت
قرار گرفته، از موضع مدعیالعموم با رییس سابق خود دردودل میگوید تا مشخص
شود که چرا احمدینژاد در واکنش به حکم رحیمی نوشت: «ماه پشت ابر
نمیماند».
اعتماد نیز در روایت خود از نامه رحیمی در مطلبی با تیتر «افشاگری رحیمی
علیه احمدینژاد» نوشته: تمام شد؛ نخستین حکم محکومیت پایان عمر اردوگاه
سیاسی احمدینژاد را رقم زد. چهار سال پشت محمد رضا رحیمی را خالی نکرد تا
برسد به روزی که از جانب معاون اولش «دشمن» خطاب شود. این برای احمدی
نژادیها پایانی تراژیک است. برای رقبایش اما آغاز راهی تا بلکه فریادهای
شنیده نشده هشت سال خود را به رخ هواداران دیروز احمدینژاد بکشند.
احمدینژاد با همان حکم اول جا زد، تمام موجودیت معاون اولش را انکار
کرد. انگار نه انگار که او چهار سال پشت تمام اتهامات همین محمدرضا رحیمی
ایستاد و او را تا مقام «خط قرمز» کابینهاش بالاکشید. حالادیگر رحیمی به
پایان خط رسیده است. باز هم یک نفر از اردوگاه احمدینژاد کم شد. او هشت
سال تمام به این کم شدنها عادت داشت. عادت که نه، شاید حتی علاقه داشت.
این بار اما فرق میکند، این بار این کم شدن اجباری است. محمدرضا رحیمی
به جایی رسیده که بازگشتی ندارد. احمدینژاد نمیخواهد با او تا آخر خط
برود اما رحیمی گویا میخواهد رییس «بیوفا» را با خودش ببرد. احمدینژاد
هر چه بود، دوست و دشمن او را در عالم سیاست کسی میدانستند که پشت
نیروهای وفادارش میایستد. تنها یک بزنگاه جدی لازم بود تا خطای این فرضیه
هم ثابت شود. مثل خیلی از فرضیههای دیگری در مورد او که خطا بودنشان
ثابت شد، مثل فسادستیزیاش، مثل... هنوز تصاویر احمدی نژادی که رحیمی او
را در دولت دهم، دوشادوش همراهی میکند تازه هستند که معاون اولش او را در
نامهای سرگشاده «لجباز» خطاب میکند. حالاهمان جعبه اسرار شده است
شیپور افشاگری احمدینژاد.
حالا باید رییس دیروز بایستد تا معاون سابق خطابش کند که بر سر حکم
محکومیت «چوب لجبازیها و آبروبریهایگاه و بیگاه» او را میخورد. حالایک
«احمدی نژادی» هم درباره وقایع روز استیضاح وزیر کار دولت نهم، رییس آن
دولت را خطاب میدهد که «یادتان میآید در ماجرای یکشنبه سیاه چقدر اصرار
کردم که نکنید و آبرو نبرید و بگذارید از مجاری قانونی، ماجرا پیگیری
شود». رحیمی میگوید که خود در زمانی که قرار بوده معاونت اول احمدینژاد
را در دولت دهم در اختیار بگیرد، به او درباره پروندهاش و حواشی آن
هشدار داده بوده و با اصرار خود احمدینژاد این سمت را قبول کرده است.
احمدی نژای که در نامه روز دوشنبهاش مدعی شده بود در چهار سال دولت نهم
از اتهامات محمدرضا رحیمی بیخبر بوده است.
نامه دیروز رحیمی اندک ستونهای لرزان بر جای مانده از اردوگاه
احمدینژاد را آنچنان لرزاند که معلوم نیست سقوط آنها به کجاها بکشد و
چه اتفاقاتی را در پس خود داشته باشد. حالادیگر خیلی سخت خواهد بود که
احمدینژاد و احمدی نژادیها از انتشار روزنامه و جمع و جور کردن
هوادارانشان سخن بگویند. تا اینجای کار گویا رحیمی قصد کرده آنها را تا
ته همان خطی که قرار است برود، با خود ببرد. چند هفته یا چند ماه دیگر
که حکم سعید مرتضوی بیاید، او چه خواهد کرد؟ تکلیف پرونده بابک زنجانی که
مشخص شود کار به کجا خواهد رسید؟ آیا پاهای احمدینژاد تاب آن را دارد که
در این راه لاجرم با دوستان سابق همراه نشود؟ آیا از اینجای داستان به بعد
دل آنها که هنوز گرد او هستند نمیلرزد که فردا همین طور پشت آنها هم
خالی شود؟ پایان اردوگاه احمدینژاد از این به بعد صحنههای دیدنی دارد
No comments:
Post a Comment